محبوب من….
عشق شعر زیبایی ست نگاشته بر ماه …
نگاره ای بر برگ درختان به تمامی …
و نقش بسته…
بر پر گنجشکان و دانه های باران…
در سرزمین من اما، …
آن گاه که زنی دل به عشق مردی بسپارد…
آماج پنجاه سنگ می شود
▪️
چشمانت چون شب بارانیست،
کشتیهایم در آنها غرق میشوند..
نوشتههایم در آنها فراموش میشوند..
آیینهها حافظهای ندارند
▪️
هنوز ای مسافر
هنوز پس از ده سال
ایستاده
چون نیزهی کاشته در کمرگاهی
▪️
هرچه از من گفتهاند.. حقیقت است
آنچه از شهرتام
در عشق و زن گفتهاند درست است
اما آنان ندانستند که در عشق تو
چون مسیح در خون
غوطهورم