ای لُکُنـو! از فرجامی که خدایان تو را میبخشند و مرا بدان وامینهند هـرگـز نبـایـد پُـرسیـد؛ پـس گـاهشمـارِ بابِلی را فرونِهْ و تـن بدانچه بـاید بسپار: خواه ژوپیتر بر زمستانهای زمان بیفزای... ادامه متن
چون به جان مینگرم جانم درد میکند و چون به دل مینگرم دلم درد میکند و چون به فعل مینگرم قیامتم درد میکند و چون به وقت مینگرم «تو» ام درد میکنی. الهی! اگر اندامم درد کند شفا تو دهی چون... ادامه متن
رهسپاری از دیارِ باستان دیدم، گفت: دو پای بیپیکر، سترگ و سنگی، در صحرا ایستاده است؛ چهرهای شکسته در کنارشان تا نیمه در شنزار است؛ از لبِ پُرچین و نیشخندِ فرمانروا، پیداست که پیکرتراش احساس... ادامه متن
سوگواری کنید، آلسیونهای¹ زیبا، ای پرندگان سپند و دلپسندِ تتیس²، آلسیونها به سوگ بنشینید؛ میرتو، دوشیزۀ تارانتو³، در فرجامِ روزگارش با کشتی به کرانههای کامارین⁴ میرفت، آنجا که هیمن⁵، به... ادامه متن
با خودمیگفتم که گویی هرگز بود که این چهار بند مختلف از من بردارند ؟ و این موکّلان را از من فرو گردانند و بال من گشوده شود؟ چنان که لحظه در هوا طیران کنم و از قید فارغ شوم. عقل سرخ سهرودی ادامه متن
مروری بر تکنیک داستان نویسی عطار در حلاج .میترا داور ادامه متن
شادی همچو آب لطیف صاف، به هر جا میرسد، در حال، شکوفهی عجبی میروید. غم همچو سیلاب سیاه، به هر جا که رسد، شکوفه را پژمرده کند .شمس تبریزی ادامه متن
اى جامه به خويشتن فرو پيچيده به پا خيز شب را مگر اندكى نيمى از شب يا اندكى از آن را بكاه ادامه متن
پیش آی و دمی کم زن زخمی که زنی بر ما مردانه و محکم زن در مجلس مستوران وندر صف رنجوران هم جام چو رستم کش هم تیغ چو رستم زن سنایی ادامه متن
تن چیست که با خاک برابر نتوان کرد؟ از کوتهی ماست که دیوار بلندست کوته بود از دامن عریانی مجنون هر چند که دست ستم خار بلندست غافل کند از کوتهی عمر شکایت شب در نظر مردم بیدار بلندست هرچ... ادامه متن
به نام خداوند بخشنده مهربان گفتم اي جوان از كجا ميآيي؟ گفت: اي فرزند، اين خطاب به خطاست! من اولين فرزند آفرينشم، تو مرا جوان همي خواني؟! گفتم از چه سبب محاسنت سپيد نگشته است؟ گفت محاسن من سپ... ادامه متن
عدل و داد از مسائل عمدهی شاهنامهی فردوسی بوده، در چشم انداز اخلاقی شاعر مقام والا دارد. فردوسی عدل را نه چون مفهوم تجریدی فلسفی، بلکه آرمان و آرزوی واقعی مردم میداند که در زندگی آدمیان هر... ادامه متن
خارْپُشْت، پستانداری خاردار با جایگاهی ویژه در فرهنگ مردم ایران، از عهد باستان تا کنون. واژۀ امروزی خارپشت کاملاً با صورت پهلوی آن xār-pušt (نک : مکنزی، ۹۴؛ هرن، ۱۰۲) مطابقت دارد. در اوستا... ادامه متن
آن قتیل الله فی سبیل الله آن شیر بیشهٔ تحقیق آن شجاع صفدر صدیق آن غرقهٔ دریای مواج حسین منصور حلاج رحمةالله علیه کار او کاری عجب بود و واقعات غرایب که خاص او را بود که هم در غایت سوز و اشتیا... ادامه متن
نوشته ی: دکتر علیرضا نوّاب پور ترجمه ی: جواد اسحاقیان آنچه می خوانید، بخشی از تز دکترای “علیرضا نوّاب پور” با عنوان و مشخصات زیر است. آنچه در داخل [ قلاب ] آمده، افزوده ی مترجم است. A... ادامه متن
جهان بینی نگرش کلی انسان به هستی و خویش است که پاسخگوی سؤال های اساسی وی نیز هست؛ این پرسش ها شامل جهان و چگونگی پدید آمدن آن تا جایگاه موجودات و چگونگی هست شدن آنها و به ویژه نگاه به... ادامه متن
عرفان، پنداری پیشمدرن یا پیشمنطقی یا اسطورهای است که با عقلگریزی و خردستیزی و با مسخ واژهها در سوی برانگیختن احساسات و هیجانات و شور و شوق و ذوب شدنِ فردیت یا به قول گوته (در پیوند با ع... ادامه متن
یکی از رویکردهای مهم نقد و بررسی آثار ادبی، نقد کهن الگویی یا اسطوره شناختی است که آن خود یکی از متفرعات نقد روانشناسی ژرفانگر به شمار می آید. این نوع رویکرد که بر پایه اندیشه... ادامه متن
باز متواری رُوان عشق صحرایی شدند باز سرپوشیدگان عقل سودایی شدند ادامه متن
نام ساخته دست المُقَنَع است که آن را به عنوان معجزهٔ خویش به مردم نشان میداد. این ماه به شکل جسمی درخشان و گرد بوده که همه شب از چاهی در نخشب بیرون میآمدهاست و مردم را شگفت زده مینموده.... ادامه متن
چکیده بر اساس یک سنت دیرپای پهلوانی در ایران باستان، گذر از هفت منزل پرخطر برای پهلوان، جهت احراز شایستگیهای پهلوانی و نیز کسب عنوان «جهان پهلوانی» بایسته و ضروری بوده است. در شاهنام... ادامه متن