آدونیس یکی از بزرگترین شاعران زندهی جهان است. شاعری که تأثیر شگرفی بر شعر معاصر عرب گذاشته و شعرهایش به اکثر زبانهای زندهی جهان ترجمه شده است.
وی شاعر مدرنی است که در شعر خویش از ذهن و زبان صوفیه و باطنیها تأثیر پذیرفته و در پروسهی شعری و زبان خلاقانهی خویش به بازآفرینی نگاه صوفیانه و رؤیایی، بهرهگیری از بینش تاریخی، بِهگزینی میراث ادبی و فکری جهان عرب و احضار شاعرانهی اسطوره، پرداخته است.
آدونیس رؤیایی مینگرد و لبریختههای رویاییِ درونِ خویش را با هندسهای جنونآمیز در زهدان زبان فرا میفکند و مثل رؤیا مخاطب را در دلِ افسونِ لحظه پرتاب میکند. او با حدس و فراستی صوفیانه، با بُراق زبان آفاق شعری را درمینوردد و جهان نوینی از تخیّل شاعرانه و هنر شکوهمند رندانه میآفریند.
براین اساس، خواننده را با خوانش و گفتمان تأویلی ویژهای مواجه میکند و فراروی او پایانهای باز بیشماری را میگشاید.
به باور آدونیس و اکثر باطنیسرایانِ رؤیاپرورِ رؤیازی، ما رؤیا را تنها میتوانیم ببینیم و دمی لمس کنیم؛ اما دقیقا نمیتوانیم تفسیر کنیم ولی اندکی شاید بتوانیم تأویل نماییم. چراکه عرصه، عرصهی سکر و شهود است.
ابری از کلمه
تبخیر میشود از پیکر پیمبران
و فرا میگیرد
فضا را.
و اما در خصوص شعر بالا؛ میدانیم که در تورات آمده است که در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و کلمه خدا بود. یا در قرآن به پیامبر امر میشود: بخوان!
و کلمه نماد آگاهی، روشنی و خرد است؛ و با کلمه اشیاء را نامگذاری میکنیم و به «هستی» معنا میبخشیم. از سوی دیگر پیامبران با کلمه شناخته میشوند و معجزه آنان «کلمه» است.
در این بستر «تن» استعارهی مجسّمی از بُعد تعیّنیافته و مرئیِ روح و اندیشه است. تنی که از یکسوی ریشه در زمین دارد و از سوی دیگر پرهیبی از آسمان است. تن پیامبرانی که مرگ، آنان را کاویده و درنوردیده و بُعد جسمانی تنشان به کالبد مثالین و روشنِ ابر، دگردیسی یافته و سراسرِ هستیِ شاعرانه را فرا گرفته است.
حال، وقتی کلمه ابری باشد که از تن پیمبران تبخیر میشود؛ یعنی جهان تماما نمادین و سراسر استعارههای مفهومی میگردد و هستی، دیگر چیزی بجز «کلمه» نخواهد بود؛ و بارش ابر هم چیزی جز «کلمه» نخواهد بود. کلمهای که میتوانیم در افسون آن شناور شویم و به بُعد ناپیدای پوشیده در غیبها نقبی زنیم و ساکن سرای سکوت شویم و به آن، «آنِ» برین برسیم.
این تنها تفسیر روساختی شعر بود. چراکه همانطور که پیشتر گفته شد، ژرفساخت اینگونه شعرها را نمیتوان دقیقا تفسیر کرد اما شاید بتوان اندکی تأویل کرد. چون شعر ناب، غرق شدن در افسون لحظه و رؤیاست!
#یادداشت:صالح بوعذار
.۱
سایه گسترانید؛
ابری بر سر کشتزاری غمین،-
کشتزار خواندن آغازید؛
برای پرندگان،
شعرهایش را.
.
#أدونیس
ترجمه: #صالح_بوعذار
.۲
«سرزمین نبودن»
این است سرزمین عذاب
نه فردایی
نه روشنای بادی…
یاران!
کدامین صدا خواهد آمد؛
در سرزمین «نبودن».
.
#آدونیس
ترجمه: #صالح_بوعذار
.۳
«همسرایان»
روزگارِ عشق زین میبندد اسبان خویش را.
روزگارِ تراویده از کودکیِ اسرارمان.
روزگار،
عاشق وُ
پارههای تنمان
شرابههایی سرشار از سرچشمههایش!
.
#آدونیس
ترجمه: #صالح_بوعذار
.۴
كهكشان رمز است؛
چهرهام
وخوشهی زبان؛
تنم.
این است زندگیام؛
چراغ جادوی جهندهای در دلهرهی ناگهان وُ در هجوم کفها.
#آدونیس
#ترجمه_صالح_بوعذار
.۵
تنت آموخت مرا
تا دمادم شورش کنم بر عادتها
و لُختالخت بپوشم تو را
تنت را شناختم؛ پس خویشتن را شناختم.
عِطر تو_
عیدیست که جاری میشود در تنت.
#آدونیس
#ترجمه_صالح_بوعذار
.۶
شب دیگریست؛
در تنم
خورشید تو!
.
#آدونیس
#ترجمه_صالح_بوعذار
.۷
«آدونیس»
گفت: این درختان
همچنان،
بهسان خردسالیام
ره به سویشان کتابست وُ
دشتها؛
تصویرها!
——————–
#آدونیس
#ترجمه_صالح_بوعذار
.۸
«زبان خویشتن دارم امروز»
ویران کردم کشور خویش وُ
میدان وُ عرش وُ رواقهایم
و بر گُردهی ریههایم،
به جستوجو درآمدم
تا به دریا بیاموزانم بارانهایم را
و ارزانیاش کنم آتش و آتشدانم
و زمان آینده را بر لبانم بنگارم
زبان خویشتن دارم امروز
و مرز وُ نشان وُ سرزمینم
و مردمانی که،
با حیرت خویش سیرابم میکنند
و روشنی برمیگیرند از ویرانه و بالهایم.
.
#آدونیس
ترجمه: #صالح_بوعذار
.۹
راه میپویم در ظلمات معنا
در عید موجها،
و بی هیچ مرزی، کرانههای معنا را
طرح میبندم
و در مغاک معنا؛
سرگردان میشوم،
چونان کودکی که به دلخواه خویش
گوی معنا را میغلتاند.
■شاعر: #آدونیس
■برگردان: #صالح_بوعذار
.۱۰
«آنِ ابری»
ابری از کلمه
تبخیر میشود از پیکر پیمبران
و فرا میگیرد
فضا را.
#آدونیس
#ترجمه_صالح_بوعذار
.۱۱
چونان مسافری
چهره نهادهام؛
بر شیشهی چراغدانم.
نقشهام،
سرزمینیست بیآفریدگار
و عصیان،
انجیلم!
#آدونیس
ترجمه: #صالح_بوعذار
.
.۱۲
یکی تاریخ-
اشیاء در آن، گوسفندان وُ
واژگان گرگ وُ
ظلمات، معنا!
.
■شاعر: #آدونیس
■برگردان: #صالح_بوعذار
.۱۳
یکی ماه،
هر شب میگشاید زخمی
در تن زنی.
■شاعر: #آدونیس
■برگردان: #صالح_بوعذار