(۱)
کتاب “بوطیقای نو و خوانش فمینیستی در آثاری از: غزاله علیزاده، شهرنوش پارسی پور، منیرو روانی پور، زویا پیرزاد، میترا داور و گلی ترقی” کوششی تازه برای “خوانش متن ادبی” است. نکته ی برجسته و تازه در این خوانش، تحلیل و تأویل متن بر پایه ی “بوطیقای نو” یا “رویکردهای نقد ادبی معاصر” است که بر مبنای تازه ترین منابع نقد ادبی به زبان انگلیسی مورد تحلیل و خوانش قرار گرفته است؛ مثلاً رمان “خانه ی ادریسی ها” ی “غزاله علیزاده” با پنج رویکرد در نقد ادبی معاصر مورد بررسی قرار گرفته است. هریک از چهار داستان کوتاه “میترا داور” بر پایه ی یکی از رویکردهای بوطیقای نو مورد خوانش قرار گرفته است.
حُسن این گونه خوانش در این است که تحلیل و خوانش متن، جنبه ی علمی پیدا می کند، زیرا بر اساس آخرین نظریه های ادبی معاصر مورد بررسی قرار می گیرد. چنین خوانشی، منتقد ادبی را از هر گونه داوری بر پایه ی ذوق، کلّی گویی، سطحی نگری، برخورد شخصی و “شائبه ی اغراض” و نقدهای ژورنالیستی دور می کند. آثاری را که بی جهت عزیز و ارزشمند شده اند، با معیار “بوطیقای نو” مورد ارزیابی مجدد قرار می دهد و آثاری که بی جهت مورد بی اعتنایی و توطئه ی سکوت مواجه شده اند، مورد داوری و ارزیابی واقعی قرار می گیرند. این گونه برخورد با متن، به خواننده کمک می کند تا با تازه ترین مفاهیم و رویکردهای نقد ادبی عصر نیز آشنا شود؛ به گونه ای که خود بتواند به یاری هنجارهای ناظر بر “بوطیقای نو” به خوانش داستان کوتاه یا رمان بپردازد و شخصاً لذت خوانش متن را تجربه کند. این کتاب به خواننده کمک می کند تا متنی یگانه را گاه با رویکرد “ساختارگرایانه” و همزمان با رویکرد “ساختارشکنانه” مورد مطالعه قرار دهد؛ چنان که رمان خوش ساخت “چراغ ها را من خاموش می کنم” نوشته ی “زویا پیرزاد” با چنین رویکردهایی مورد داوری و ارزیابی قرار گرفته است. من مطالعه ی این کتاب را به همه ی خوانندگان قصه، داستان نویسان، مدرسان کارگاه های داستان نویسی، دوستداران و منتقدان ادبی سفارش می کنم.
(۲)
معرفی “بوطیقای نو و هزار و یک شب” جواد اسحاقیان
به نوشته ی “دانشنامه ی بریتانیکا” اصولاً داستان نویسی در ادبیات غرب، مدیون “هزار افسان” (الف لیلة و لیلة یا هزار و یک شب “عبداللطیف تسوجی تبریزی” متأخر است و این، شگفت نیست که این کتابخانه ی عظیم جهانی، تلاقیگاه اسطوره، حکایت، قصه های پریوار، ادبیات شفاهی و عامیانه است. اما ارزش دیگر این شاهکار روایی، به خاطر آمیزش فرهنگ و داستان های هندی، ایرانی، عرب، یهود، یونان، روم و مصر و به تعبیر دقیق تر، “گفتمان فرهنگی ملل جهان” است. کمتر اثری مانند “هزار و یک شب” توانسته بر ادبیات داستانی جهان تأثیرگذار باشد. “بورخس”، “گارسیا مارکز”، “فوئنتس” و “کوئلیو” از یک سو و “نقیب الممالک شیرازی” در “امیر ارسلان”، “هدایت” در “بوف کور” و “علیزاده” در “خانه ی ادریسی ها” از سوی دیگر، زیر تأثیر این اثر جهانی بوده اند.
با آن که در باره ی این شاهکار روایی اندک نوشته نشده است، خوانش برخی حکایات این اثر با رویکرد “بوطیقای نو” یا “نقد و نظریه های ادبی نو” تازگی دارد. به یک اعتبار، می توان گفت که کتاب حاضر، کوششی برای آغازی تازه و جدّی در این جهتگرایی است. این کتاب حاوی برداشت های تازه ای است که تا کنون مطرح نشده و از راز و رمزهایی رمزگشایی شده که در هیچ اثری نخوانده اید.