كنار سينهی او عاشق تو شدم… از سنگ بود و شير نداشت سينهی زمين… پس دوباره عاشق تو شدم… نداشت… واقعا نداشت… ولی آرام میبخشد… هر بار… تا كنارش كه رفت... ادامه متن
كنار سينهی او عاشق تو شدم… از سنگ بود و شير نداشت سينهی زمين… پس دوباره عاشق تو شدم… نداشت… واقعا نداشت… ولی آرام میبخشد… هر بار… تا كنارش كه رفت... ادامه متن
کلیه حقوق این سایت برای وبسایت ادبی مرور محفوظ می باشد.