تا چندی پيش، بر اساس يک باور و سنّتِ کهنِ ايرانی، برای ثبتِ وقايع، ايّام، سال و نيز اوقات در تقاويم، فرامين و اسناد دولتی و نوشتجات رسمی از اســـــامی جانورانی بهره میگرفتند که پيشتر از سوی ترکان يا مغولان برای ثبت ايام و اوقات در تقويمهای خود ابداع نموده بودند. بنا به نوشته برخی از صاحب نظران[۲]، اين نوع سال شماری بر مبنای تاريخ شمسی و بر اساس اسامی بروج دوازدهگانه آن و هر يک نيز به نام جانوری به زبان ترکی نامگذاری گرديده بود، در اين سالشماری منطقة البروج به جای دوازده مـــاه (بروج دوازدهگانه فلکی) به دوازده سال به ترتيب: ۱٫ سيچقان ئيل (سال موش)، ۲٫ اود ئيل (سال گاو)، ۳٫ بارس ئيل (سال پلنگ)، ۴٫ توشقان ئيل (سال خرگوش)، ۵٫ لوی ئيل (سال نهنگ)، ۶٫ ئيلان ئيل (سال مار)، ۷٫ يونت ئيل (سال اسب)، ۸٫ قوی ئيل (سال گوسفند)، ۹٫ پيچی ئيل (سال ميمون)، ۱۰٫ تخاقوی ئيل (سال مرغ)، ۱۱٫ ايت ئيل (سال سگ)، ۱۲٫ تنگوز ئيل (سال خوک) تقسيم شده است. گفته شده اين ترتيبِ سالشماری نخستين بار در اوايل سدهی ۹ هجری از سوی دانشمند برجسته و منجّم شهير، الغ بيک ميرزا فرزند شاهرخ فرزند امير تيمور کورکان، وارد تقاويم و محاسبات منجّمان ايرانی گرديده است. بر اين مبنا سال اوّل از دورهی دوازدهگانه سالهای ترکان را “سال موش” يا به زبان ترکی “سيچقان ئيل” مینامند و از آنجا که سال ۱۳۷۸شمسی بر اساس تقــــويمهای اصيل و کهن ايرانی “سال موش” میباشد، نوشته حاضر نيز به بهانهی و دستمايهی همين مسأله صورت نگارش يافته است.
مقدّمتاً بايد گفت، بر اساس تعريفی که مرحوم دهخدا از “موش” نموده میگويد: “موش، جانور چارپای کوچکی از حيوانات قاضمه که دارای دمبی دراز است که در همه جای کره ارض فراوان … از راسته جوندگان که مواد غـــذايي خود را با حرکت آرواره تحتانی خُرد میکند؛ برای فرسودن و جلوگيری از نمو شديد و دايمی ثنايا، چيزهاي سخت از قبيل دانهها و فرشها و کتابها و لباسها را میجود، از اين رو حيوانی موذی و خطرناک است. [موش] انواع زيادی دارد؛ موش خانگی ماده در يک ماه و نيمگی قابل باروری است و دوران بارداریاش سه هفته است و در هر دفعه بين ۶ تا ۱۰ بچه میزايد و بدين صورت با تکثير فوق العاده خطر و خسارت فراوانی برای انسان دارد”. ناگفته نماند که عوام معتقدند “موش از عطسه خوک زاده شده و گربه از عطسه شير”!
“موش” در زبان عربی دارای اسامی نسبتاً فراوانی است و بر اساس استقصايی که مرحوم دهخدا انجام داده، برخی عبارتند از: “فأر، فأرة، فويسقة، قرنب، امّ راشد، ابوزباب، ثعبة، بر، قفة، عفة، قنطريس، فصعاء، سقطيم، قنفذ، قطرب، قطروب، فنقع، دثيمة، شيام، رکس، رکيس، رثيمة، هاقل و …”. همچنين “موش” در ادب و امثال و حکم فارسی هم دستمايه برخی کنايات و تمثيلات حکمت آميز گرديده، که از آن جمله میتوان نمونههايي ذکر نمود: “موش به سوراخ نمیرفت، جارو به دم خود بست”، “صد گربه و يک موش”، “موش را جان کندن، گربه را بازی”، “موش زنده به از گربه مرده”، “دو موش اگر با هم دعوا کنند، سر يکيشان به ديوار میخورد”، “موش به عصا راه رفتن”، “موش تو آش/ آتش انداختن”، “موش در انبان داشتن”، “موش از جيب کسی ارزن بردن”، “موش را آب کشيده خوردن”، “موش و گربه بازی درآوردن”، “مثل موش روی قالب صابون”، “مثل موش آب کشيده”، “موش مرده” و … .
بدون ترديد “موش” در ادبيات مکتوب و شفاهی جهان به عنوان مظهری از “زيرکی” و “کياست”، جايگاه ويژهای دارد؛ امروزه داستان “موش و گربه” به شکلها و قالبهای گوناگونِ آن در ادبيات کهن و نوی ملّتهای جهان به وضوح قابل رؤيت است؛ در ادبيات کهنِ زبانهای فارسی، عربی و ترکی نيز به فراخور ذوقيات و ميزان سلايق نويسندگان و سرايندگان “موش و گربه”هايي به نظم و نثر در قالب داستانهايي پندآموز اخلاقی و ادبی به صورت مستقل يا پراکنده در طیّ قرون متمادی پديد آمده است؛ برای نمونه نثری آن در زبان فارسی میتوان به برخی داستانهای کليله و دمنه همچون: “حکايت موش صاحب دنانير و ياران او”، “زاهد مستجاب الدعوه و موش”، “حکايت موش و گربه” و “حکايت زنگوله بستن موشان بگردن گربهها” يا برخی داستانهای موجود در گلستان سعدی استناد نمود؛ برای نمونه منظوم آن نيز در زبان فارسی آثاری خلق گرديده که به صورت تفصيلی در اين مقاله به نمونههايي کهن از آنها پرداخته شده است؛ گفته شده که “داستان موش و گربه” عماد کرمانی (درگذشته سال ۷۷۳هـ) و عبيد زاکانی (درگذشته سال ۷۷۱ يا ۷۷۲هـ) از کهنترين نمونههای منظوم موش و گربه است؛ ليکن برخی از دانشمندان بر اين باورند که عبيد زاکانی منظومه موش و گربه خود را گويا با الهام از “موش و گربه” عماد کرمانی سروده است؛ چنانکه مرحوم ابن يوسف حدائقي دربارهي آن در فهرست کتابخانه سپهسالار (ج۲، صص۶۴۳-۶۴۴) مينويسد: “داستان [موش و] گربهي وي مشهور و معارضهي خواجه حافظ در اشعار با صوفي ظاهراً با وي بوده و تصوّر ميکنم کـــه عبيد زاکاني هم موش و گربهي خود را در اشاره بکار همين عماد ساخته است”.
نوشتار حاضر مقدمّهای کوتاه بر کتابشناسی “موش و گربه”های منظوم و منثور است که در ضمن ميراث کهن مکتوب پيشينيان، به خصوص نسخههای خطّی به دست ما رسيده است و به طور قطع و يقين عداد عناوين آن بيش از اينها میباشد، اميد است که اين موضوعات از سوی پژوهشگران جوان، پیگرفته شود؛ شايسته ذکر است که در کتاب طنزنامه به قلم نگارنده، گزارش مفصّلتری نسبت به آثار دستنويس “طنز، هزل، هجو و فکاهی” در کتابخانههای جهان، همچون “موش و گربهها”، ارائه گرديده است و اميد است اين اثر که در آن بيش از ۲۰۰۰ عنوان نسخه خطّی کتابشناسی و نسخهشناسی شده است، در آيندهای نه چندان دور در دسترس علاقمندان قرار گيرد؛ ان شاء الله.
پاسخ موش و گربه = موش و گربه[۳] (فارسي)
از: درويش محمّدهاشم بن اسماعيل شيرازي زنجاني متخلّص به “هاشما” (درگذشته سال ۱۱۹۹هـ)
قصيدهي منظوم عرفاني و صوفيانه است و در واقع بخشي از ديوان هاشما است كه در پاسخ مولي محمّدطاهر بن محمّدحسين شيرازي نجفي قمي (در گذشته سال ۱۰۹۸هـ) سروده شده است و موضوع اصلي آن ردّ اصحاب اهل فقه ميباشد که در قالبي داستاني و طنزآميز بيان گرديده است. اين قصيده در ضمن نسخهاي از ديوان هاشما در كتابخانهي ملّي ملك در تهران، به شمارهي “۳/۵۶۹۰” آمده است.
پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش = موش و گربه[۴] (فارسي)
از: بهاء الدين محمّد به حسين عاملي متخلّص به “بهائي” مشهور به “شيخ بهائي” (درگذشته سال ۱۰۳۰هـ)
داستانهايي شيرين و مطايبه آميز به نظم و نثر است که با عناوين “حکايت” نگاشته شده است. اين اثر با انتساب به شيخ بهائي (ره) در سال ۱۳۴۶هـ در مصر به چاپ رسيده است. گويا با جواهر العقول يکي باشند؛ چنانکه مرحوم آقا بزرگ تهراني هم در الذريعة بدان گوشزد نموده است. اين اثر در سال ۱۳۶۴ش از سوي انتشارات تلاش در تبريز، و همچنين در سال ۱۳۸۲ش از سوي انتشارات جامي در تهران اثري با عنوان: گربه و موش با انتساب به شيخ بهايي (ره) به چاپ رسيده كه به نظر ميرسد آن هم جواهر العقول بوده باشد. گفتني است اين اثر با همان عنوان ياد شده با تصحيح و مقدّمهي مرحوم سعيد نفيسي در ضمن كليّات اشعار و آثار شيخ بهايي در تهران منتشر گرديده است. اين اثر همچنين از سوی دکتر بلال عبّاس با عنوان الفأرة و السنّور به زبان عربی ترجمه شده ممکن است در مصر چاپ و منتشر شده باشد.
آغاز: “الحمدلله ربّ العالمين … آوردهاند كه موش پر هوشي سفيد در گوشهاي قرار گرفته و از گوشهاي توشه تمتع كرده؛ ناگاه گربهاي در كلبه او در آمد، موش را دست و پا به هم برآمد و در زير چشم نگاهي ميكرد و از سوز سينه آهي ميكشيد …”.
تخميس موش و گربه (فارسي)
از: چند تن
موش و گربه عبيد زاکانی تخميسات متعددی دارد که از جمله تخميس مشهدي اسماعيل مشهور به چُركچي (نانوا) در آن موش و گربه عبيد زاکانی، تخميس شده است. آقای افشار در مجموعه کمينه از آن اثر ياد نموده و گزارش کوتاهی ارائه نموده است؛ همچنين وی در ادامه به تخميس ديگری نيز اشاره مینمايد که سرايندهی آن مشخّص نيست. جالب توجّه است بر روی نسخهاي از موش و گربه با عنوان هميان، در کتابخانهي دکتر حسين مفتاح نوشته شده بود: “موش و گربه اسماعيل چورک …”، که بايستی قاعدتاً با اين اثر مرتبط بوده باشد. همچنين تخميس ديگری همراه يک نسخه از تضمين موش و گربه عبيد زاکانی در دست است که در ضمن مجموعه اهدايي خاندان احمدی کرمانی بوده که گزارش از آن در شماره اخيری گنجينه اسناد کتابخانه ملّی ايران ارائه گرديده است.
جواهر العقول (العقود) في مناظرة الفأر و السنّور = موش و گربه = حکايت موش صوفي و گربه طالب علم[۵] (فارسي)
از: جمالالدين محمّد بن حاجي محمّد فراهاني ( اواخرسدهي ۱۱هـ)
مناظرهاي است تمثيلي در بارهي نقد تصوّف و معايب صوفيگري، به نثر، ميان موش (صوفي) و گربه (دانشمند) كه در قالب داستانى انتقادي در زمان شاه سليمان صفوي (۱۰۷۷- ۱۱۰۵هـ) در چند “مطلب” ساخته شده و به وي تقديم شده است در برخي مصادر، اين اثر را به مرحومان علامهي مجلسي، شيخ بهائي و ميرداماد (رحمهم الله) نيز نسبت دادهاند كه به نظر ميرسد مؤلّف به جهت ايمن بودن از آزار صوفيان تقيّه نموده است! بر اساس نسخههاي كتابخانهي ملّي و دانشگاه تهران، اين اثر با اندكي اختلاف از جمالالدين محمّد … نيز دانسته شده است و مرحوم آقا بزرگ تهراني در الذريعة و نيز فرزند دانشمندش احمد منزوي در فهرست نسخههاي خطّــــي فارسي نيز همان را ترجيح ميدهد. گفتني است که اين اثر با همين عنوان و با نسبت علامه مجلسي (ره) در سال ۱۳۲۴هـ در بمبئي ـ هند و سپس در سالهاي ۱۳۶۳ و ۱۳۷۳هـ در تهران و پس از آن در سال ۱۳۳۲ش در اصفهان به چاپ رسيده است. نسخههايى دستنويس از آن اثر در كتابخــانهي موزهي بريتانيا در لندن، به شمارهي “Or.10998” (كتابت سال ۱۱۶۸هـ)؛ كتابخانهي آيتالله العظمي مرعشي نجفي (ره) در قم، به شمارهي “۲۸۵۸”؛ كتابخانهي گوهرشاد مشهد، به شمارهي “۵۹۹” (داراي ۱۶ مجلس مينياتور)؛ كتابخانهي مجلس شوراي اسلامي در تهران، به شمارهي “۵۶۸۱”؛ كتابخانهي مركزي (ملّي) تبريز، به شمارهي “۳۱۷۴” (كتابت سال ۱۲۰۸هـ)؛ كتابخانهي دانشكدهي ادبيات دانشگاه تهران، به شمارهي “۲/۱۸۷ جوادي، ۲۴۳ حكمت”؛ کتابخانهي مرکزي آستان قدس رضوي در مشهد به شمارهي “۱۶۴۴۸”؛ كتابخـــانهي مركزي دانشگاه تهران، به شمارههاي “۱/۳۳۴۰، ۲۲۰۸”؛ كتابخانهي ملّي ايران در تهران، به شمارهي “۲/۵۷۴ف”؛ كتابخانهي خصــوصي عبدالحميد مولوي در مشهد؛ كتابخانهي خصوصي سيّد جلالالدين يونســي اردبيلي در قم؛ كتابخانهي ملّي ملك در تهران، به شمارهي “۵۰۳”؛ كتابخانهي دانشكدهي دانشگاه تهران، به شمارهي “۸۴۳”؛ كتابخانهي دائرةالمعارف بزرگ اسلامي در تهران؛ کتابخانهي ملّي (قيصري ـ سلطنتي) اتريش در وين به شمارهي “۷۹۰” موجود است.
آغاز (اتريش): “ جواهر زواهر حمد و سپاس نثار بارگاه قادري است كه هفت آسمان … مطلب اول: آنکه طبع مردم جاهل و شوخ طبعان عشرتي طبعي رستم طريق راغب و از حقيقت امور شرع وتصوّف عاري و مبتدياند پس لازم بود که بموش وگربه نسبت اين چند کلمه ذکر شود تا خواننده و شنونده را ظاهر و باطن و حقيقت منوّر گرديده وسوسه ناقص بعضي از صوفيان تقليدي از راه نروند و مرتبه دانش ايشان در شريعت رسول خدا و ائمّه طاهرين صلوات الله عليهم زياده گردد. مطلب دوم: اين کمينه در نظر اهل علم وجود گربه ندارد و اهل علم را مرتبه زياده در آنست که با صوفيان تقليدي مباحثه و مجادله نمايد بلکه آن فرقه حسود در نزد گربه طالب علم وجود موش ندارند؛ بنابر اين چند حرفي بزبان موش وگربه بيان شود. مطلب سوم: موش نفس امّاره است و گربه اراده فعّال حقيقت شايسته که صنع نفس اماره از امور قبيحه مينمايد و بنابر اين پسنديده رغبت ميدهد و عقل صاحب خانه دل …”.
آغاز (رضويّه): “بسمله، بر ضماير ارباب عقل و کمال پوشيده نماناد که اين فقير بيبضاعت و حقير بياستطاعت مدّت مديدي در حضر و عهد بعيدي در سفر چون چرخ سرگردان دوران گذرانيدم …”.
انجام (رضويّه): “پس کسي که او را اجزاي پر و بال نباشد چگونه طيران خواهد کرد”.
حكايت در داستان موش و گربه = موش و گربه[۶] (فارسي)
از: ناشناخته
داستاني موشي که از برکت زرنگي خود توانسته است از چنگال گربه گرسنه نجات يابد! اين داستان به صورت نثر نگارش يافته است. دستنويسهايي از اين اثر در كتابخانهي انستيتو آثار خطّي تاجيكستان در شهر دوشنبه، به شمارههاي “۷/۳۳۸، ۶/۱۵۶۷، ۴/۱۲۱۰ و ۶/۱۶۶۳” نگهداري ميگردد که کتابت برخي به سدهي ۱۱هـ برميگردد.
خوك نامه = گهرنامه = موش و گربه[۷] (فارسي)
از: تقي دارابى
مثنوي است فكاهي، كه به شيوهي موش و گربهي عبيد زاكانى نگارش يافته است. نسخهي دستنويس آن در كتابخانهي مركزي دانشگاه تهران، به شمارهي “۱/۳۵۲۷” (به خطّ نستعليق در سال ۱۲۴۵هـ در ۱۸برگ) موجود است.
آغاز: “ خـــــوشتر از حمد نيست عنوانا لب گـــــــــــشايم بحمد يزدانا
… اول داستان گهـــــــــرنامه آخرش خـــــــــوك نامه بپايانا”.
انجام: “ تقــــــــــي اين نظم بپايان برد ختم كـــــن بر دعاي خاقان را
… روزي دوستت وصل مــــرام قسمت دشمن تو حـــــــــرمانا”.
داستان گربه و موش = موش و گربه[۸] (فارسي)
از: ناشناخته
داستان منثور موش و گربه است که دو نسخهي دستنويس از آن در كتابخانهي انستيتو خاورشناسي ابوريحان بيروني وابسته به فرهنگستان علوم جمهوري ازبکستان در تاشکند به شمارههاي “۵/۶۳۵۹” و “۴/۷۴۸۸” نگهداري ميگردد.
آغاز: “اما راويان اخبار و ناقلان آثار و محدثان داستان بوستان گلستان كهن …”.
داستان موش و گربه[۹] (فارسي)
از: ناشناخته
داستان موش و گربه به صورت نثر است. نسخه در كتابخانهي مجلس شوراي اسلامي در تهران، به شمارهي “۱۵۷۶۹” (به خطّ نستعليق، از سدهي ۱۲هـ) نگهداري ميشود.
زرنديّه = موش و گربه[۱۰] (فارسي)
از: موفّق السلطان (سده ۱۴هـ)
داستان نظارت دو نفر از مأموران مبارزه با شيرهي ترياك، کشت خشخاش و نيز ضبط ماليات به نامهاي حشمت السلطان قلعه عسکري و ميرزا محمّدخان در زرند كرمان به سال ۱۳۰۳هـ است، اين دو نفر در ادامه داستان به توافق ميرسند که يک چهارم مبلغ دريافتي را به دولت و سه قسمت ديگر را هم بين خود تقسيم نمايند! از اين داستان که به نظم و نثر در قالب طنز و به شيوهي موش و گربهي عبيد زاكانى نگارش در آمده است، دو نسخهي دستنويس در كتابخانهي خصوصي دكتر حسين مفتاح در تهران، به شمارههاي “۷۶” و “۷۷” و دو نسخه هم يکي در مركز احياي ميراث اسلامي در قم به شمارهي “۱۳۱۴” و ديگري در کتابخانه آيتالله العظمي مرعشي نجفي (ره) در قم موجود است. ناگفته نماند که اين منظومه انتقادي بر اساس نسخهي اخيري، به كوشش آقاي رسول جعفريان به سال ۱۳۷۷ش در سالنامهي ميراث اسلامي ايران، به چاپ رسيده است.
آغاز: “بسمله، رسالهايست موسوم به زرنديّه … در سال سچيقان ئيل ۱۳۰۳ شمسي که آقايان مستشاران خارجي ….
از شهور سنين محــــــرم بود که صمد بـــا دو فوج غازانا
آمــــــــد و وارد زرند بشد با سپاهي چـــو ابن سعدانا”.
انجام: “شعرهايم زنند طعنــــه و طنز به هکو هـم عبيــــد زاکانا
از نزاکت اگـــــر بنودي دور شکوه ها کردمي فــــراوانا
ééé
زنده باد جناب درگـــــاهي که بـــــــود مفخر وکيلانا”.
شنگول و منگول = گربه نامه[۱۱] (فارسي)
از: شاعري متخلّص به “اشعري” (درگذشته بعد از سال ۱۳۰۵هـ)
مثنوي داستاني كه در حدود ۱۷۰ بيت سروده شده است. شاعر در آخر اين ابيات، شعري در شكايت از ياران نموده و اشارهاي به تنگدستي و خانه نشيني خود كرده است. نسخهاي دستنويس از اين اثر در كتابخانهي مجلس شوراي اسلامي در تهران، به شمارهي “۸/۹۴۴” (به خطّ نستعليق فتح الله بن ميرزا بن شيخ قاسم نجفي در سال ۱۲۹۲هـ) موجود است.
شهنامه موش و گربه = موش و گربه[۱۲] (فارسي)
از: ناشناخته
منظومهاي در داستان شيرين و مطايبه آميز موش و گربه است که در بحر سريع (فاعلاتن مفاعلن فعلن) سروده شده است؛ متأسّفانه آغاز و انجام تنها نسخهي دستنويس آن، که در کتابخانهي مرکزي آستان قدس رضوي در مشهد ذيل شمارهي “۱۵۸۲۶” نگهداري ميگردد، افتاده و فقط ۲۲۳ بيت آن باقي مانده است.
آغاز: “ ابتدا ميکنــــــم بنام کسي که جز او نيست هيچ دادرسي”.
انجام: “ بعد بنـــوشت باو يار عرب بســـــوي پادشاه شاه طلب”.
گربه نامه = موش و گربه[۱۳] (فارسي)
از: ظهور الله بن ميان نورالله
ترجمهي فارسي منظوم داستان موش و گربه به زبان اردو اثر اشرف لاهوري است:
“يکي شخص اشرف به لاهور بود کز و قصه گربه مشهور بود …
همان قصّه نيک و خوش خال را همان نامه خوب و خوشحال را
به پارسي زبان نظم کـردم شتاب که باشند از خوانندش بهرياب”.
و نسخهاي دستنويس از اين منظومه در کتابخانهي دانشگاه آذر در لاهور به شمارهي “۳۶۸-۵-۷۵۸۶” (نستعليق اکبرعلي تارپوري در رجب ۱۲۹۵هـ) نگهداري ميگردد.
آغاز: “ قل الحمد و بعدش ثناي عظيم به احمـــد بلاميم و احد بـه ميم
پس از حمـــد بيحد پروردگار کــــه اسري بعبده به ليل القرار”.
گربه و موش[۱۴] (فارسي)
از: محسن بن محمّدحسين اصفهاني متخلّص به “شائق”
مثنوي در تضمين موش و گربهي عبيد زاكاني است در ۵۰۰ بيت كه شاعر در ۱۱۰ بيت اين منظومه، ابيات موش و گربه عبيد زاكانى را در ضمن اشعار خويش جاي داده و تضمين كرده است. نسخهي دستنويس آن در كتابخانهي مطالعات هندي (ديوان الهند India Office) لندن ـ انگلستان، به شمارهي “۴۵۸۱” (سال كتابت نسخه ماه رمضان ۱۲۴۴هـ) نگهداري ميگردد.
گربه و موش[۱۵] (فارسي)
از: ناشناخته
حکايت منظوم گربه و موش است که نسخهاي از آن در کتابخانهي موزهي کابل در افغانستان ذيل جُنگ شمارهي “۴۶ (ويترين۱۴۵)” نگهداري ميگردد و اين احتمال نيز وجود دارد که نسخهاي مذکور موش و گربهي عبيد زاکاني باشد. بايد افزود با توجّه به وضعيّت جنگ شوروي (سابق) با افغانستان و نيز غارت و تخريب کتابخانهها و مراکز فرهنگي افغانستان در دوره حاکميّت طالبان، نسخههاي کتابخانهي موزهي کابل دستخوش بايستي در معرض نابودي قرار گرفته باشند و يا در صورت ايمن ماندن اين آثار، ترديدي نيست که بايد آنها را در کتابخانههايي مانند کتابخانهي گنج بخش در اسلام آباد يا کتابخانهي موزه ملّي کراچي در پاکستان رد يابي و شناسايي نمود!
گلشن هوش در جدال گربه و موش = موش و گربه[۱۶] (فارسي)
از: ناشناخته
مثنوي فارسي به شيوهي موش و گربهي عبيد زاكاني از يك سرايندهاي شيعي ناشناس كه در آن مثنوي، موش مظهرِ “عقل و ذكاوت” و گربه نشانهي “جهل و ناداني” دانسته شده است! اين اثر در سال ۱۲۶۲ هـ به صورت سنگي به چاپ رسيده است.
رک
ماء الحيوة = موش و گربه[۱۷] (فارسي)
از: ناشناخته
داستان موش و گربه است که با عنوان ماء الحيوة از سوي شخصي ناشناس در سال ۱۳۰۷هـ به نظم در آمده است. مرحوم گلچين معاني در فهرست آستان قدس رضوي (۲/۷، صص۸۲۹-۸۳۰) معتقد است که: “ماء الحيوة ترجمه فارسي [منظوم] رجوع الشيخ إلي صباه [في القوّة علي الباه اثر شهاب الدين ابوالعبّاس احمد بن يوسف نحوي تيفاشي (درگذشته سال ۶۵۱هـ )] است”! به هر حال نسخهي دستنويس ماء الحيوة در کتابخانه خصوصي مرحوم فخرالدين نصيري بوده که وي همراه نسخهي خطّي تکاليف الانام في غيبة الامام عليه السلام تأليف صدرالاسلام دبيرالدين همداني، در سال ۱۳۹۷هـ/۱۳۵۵ش به مناسبت نخستين سالگرد درگذشت مادر خود بانو مريم نصيري اميني به کتابخانه مرکزي آستان قدس رضوي در مشهد اهداء نموده است. با توجّه به اينکه در آغاز نسخه مُهر “مير محمّدرضا بن ذبيح الله موسوي مشهدي شهيد” موجود است، آقاي نصيري بر اين باور است که اين منظومه يا نظم خود او يا از خاندان اين دانشمند جليل القدر ميباشد؛ به هر تقدير اين منظومه اکنون در آستان قدس رضوي نگهداري ميگردد. گفتني است که اين اثر يکي از منابع تحقيق کتاب طنزآلود مسخره و مضحکه از مؤلّفي ناشناس است که نسخهي آن به شمارهي “۹۸۰ ادبيات (۶۵۶۸)” (به خطّ نستعليق)[۱۸] در كتابخانهي مرکزي آستان قدس رضوي در مشهد موجود است.
انجام : “بحمدالله کـــه از لطـــف خداوند به کامــــــت ريختم شهدي به قند
بـه تاريخ هزار و سيصد و هفت بدين سان خــون دل از ديدهام رفت”.
رک.
موش نامه = موش و گربه[۱۹] (فارسي)
از: شاهزاده محمّدرضا ميرزا بن فتحعلي شاه قاجار متخلّص به “افسر” (درگذشته سال ۱۲۷۷هـ)
داستاني منظوم به پيروي از موش و گربه عبيد زاكاني است كه در سال ۱۲۴۴هـ در حدود ۱۱۷ بيت سروده شده است. حكايت منظوم انوشيروان و شخص مثالي، داستان ارباب وظايف و گرفتن تنخواه به صعوبت و خسارت، حكايت آلپ ارسلان و خواجه نظام الملك و پسر دهقان، داستان پيشكش و گرفتن شمشير وشمشير بازي است. نسخههايي از اين اثر در كتابخانهي آيت الله العظمي مرعشي نجفي (ره) در قم، به شمارهي “۱۲۶۵۵” (به خطّ علي اكبر بن محمّد شيرازي به سال ۱۲۴۵هـ همراه ۶ مجلس نگارهي زيبا، كارِ رجبعلي شيرازي) ؛ كتابخانهي مركزي دانشگاه تهران، به شمارهي “۷/۳۵۲۷” (كتابت در ۲۴ رمضان ۱۲۴۵هـ به همراه كَلنامه) نگهداري ميگردد.
آغاز: “ اي رخت همـــــــچه ماه تابانا وي گفت همچه ابــــــر نيسانا”.
انجام: “ در هزار و دويست و چلّ و چـهار يافت اين مـــــوش نامه تبيانا”.
موش و گربه[۲۰] (فارسي)
از: نظامالدين (مجدالدين) عبيدالله زاكانى قزويني متخلّص به “عبيد” (درگذشته سال ۷۷۱ يا ۷۷۲هـ)
مثنوي انتقادي، هزلي و مطايبهآميز مشهور از زبان موش و گربه در ۹۰ بيت است. عبيد زاکاني شاعر و طنزپرداز قرن ۸ هـ در اين داستان به بيان حکايت گربهاي غدّار و حيلهگر ميپردازد که پس از سعي در جلب اعتماد موشها نسبت به خودش، با بهرهگيری از چاشنی مذهب آنان را به هلاکت رسانده و ميخورد و ادامه داستان …! عبيد با زبان طعن و کنايه امير مبارزالدين (حاکم عصرش) را به گربه همانند ميکند که به هيچ کس رحم نميکند و قدرتي مــزوّر و مستبدّ است. موشها نيز همان مردمان عادي و شايد شيخ ابواسحاق، باشند که مورد ستم قرار ميگيرند. عبيد در اين اثر به زبان طعن و کنايه و تعريض به حاکمان زورگو و ستمگر واقعياتي را بازگو ميکند که فقط در همان قالب طنز ميتواند به تشريح آنان بپردازد و با ايماء و اشاره، غير مستقيم ناعدالتيهاي حکومتي و آسيبهاي ناشي از آن را به تصوير ميکشاند؛ مرحوم اقبال آشتياني نيز از زاويهي ديگري به اين اثر طنزی نگريسته مينويسد: “قصيده بزرگيست بوزن بحر خفيف در شرح تزوير و رياکاري گربهاي از گربههاي کرمان و عابد شدن او پس از سالها دريدن موشان و فريب خوردن موشان و بروز جنگ بين اين دو جنس و غلبه لشگر موشان بر سپاه گربگان و بدار آويخته شدن گربه رياکار. اين قصّهي بسيار شيرين که در سراسر ممالک فارسي زبان شهرتي تمام يافته و عدهاي از ابيات آن حکم مثل سائر را پيدا کرده مسلّماً اشاره به يک واقعـــه تاريخي و مانند ساير نوشتههاي عبيد بعنوان انتقاد از اوضاع زمان و پارهاي از آداب و مراسم معموله عهد نگاشته شده، ليکن درست معلوم نشد که نظر عبيد در نظم آن داستان بچه واقعهاي بوده است. خم شکستن و تعصّب ورزيدن و دست بيعت دادن ببازماندگان خاندان خلافت عبّاسي در مصر و ساير رياکاريهاي پادشاهي مانند امير مبارزالدين محمّد مظفّري با وجود سفاکي و ظلم و جور و حيله و تزوير به عبيد نيست که ذهن لطيف عبيد را متأثّر ساخته و زبان او را با نظم داستان گربه و موش بانتقاد و تخطئه آن روش نفاق آميز واداشته باشد، چه، درک توفيق بين دو رسم متضادّ يکي خونريزي بيباکانه و ظلم و ريا و ضبط مال و منال مردم ديگري جهاد در راه اخذ و اختيار لقب “شاه غازي” براي صاحبان ذهن صافي و ارباب ذوق سليم بسيار مشکل است و محال است که ايشان را در مشاهده چنين احوال متأثّر نسازد و باعتراض و انتقاد واندارد”.
بايد افزود نسخههاي دستنويس موش و گربه عبيد زاکاني فراوان است و از آن جملهاند: نسخههای كتابخانهي ملّي اتريش در وين، به شمارهي “۳۱۳۸” (داراي ۱۲ مجلـس)؛ كتابخانهي مركزي دانشگاه تهران، به شمارههاي “۵/۳۹۷۰، ۳۵۲۸، ۱/۴۷۲۴”؛ كتابخانهي موزهي بريتانيا در لندن؛ كتابخانهي خصوصي اصغر مهدوي در تهران، به شمارهي “ذيل ۷۶”؛ كتابخانهي ملّي ملك در تهران، به شمارهي “۱۲/۵۰۹۱”؛ كتابخانهي دانشگاه هاروارد (فرانسيس هوفر) در امريكا (مصوّر)؛ كتابخانهي خصوصي دكتر مفتاح در تهران؛ كتابخانهي رضا در رامپور ـ هند؛ کتابخانهي دانشکدهي ادبيات و علوم انساني دانشگاه فردوسي مشهد به شمارهي “۱/۱۸۵ فرّخ”؛ کتابخانهي گنج بخش در اسلام آباد به شمارههاي “۳۶۶، ۶۷۹، ۷۵۹”؛ کتابخانهي هري پور در سرگودها ـ پاکستان؛ کتابخانهي وکيـــلان در فيصل آباد ـ پاکستان؛ کتابخانهي مرکزي دانشگاه استانبول به شمارهي “ IÜK.FY.843”. اين اثر نخستين بار به صورت سنگي در سال ۱۳۰۱هـ در ايران و بار دوم در سال ۱۳۰۵هـ در بمبئي ـ هند در ۱۸ص و بار سوم در سال ۱۳۳۰هـ در لاهور (اسلاميّه ستيم پريس) و پيشاور (اسلامي پريس لاهور) در ۱۶ص به صورت مصوّر و سپس به جهت مقبوليّت عمومی، بارها در ايران از جمله به صورت مصوّر در تبريز و برلين از سوي انتشارات كاوياني به چاپ رسيده است. ناگفته نماند حول محور اين منظومهي شيرين، آثار چندي نيز تأليف گرديده که برخي از آنها پيشتر چاپ و منتشر شده است؛ اشارهاي اجمالي به برخی از اين آثار، ميکنيم: مروري بر موش و گربهي عبيد زاكاني و شيخ بهايي از اسدالله اصغري و علي کاووسي، در سال ۱۳۷۷ش در ۱۶۰ص در قطع رقعي از سوي نشر تبلور؛ موش و گربه (مصوّر) عبيد زاكاني به كوشش جعفر مهرگاني و نگارگري پرويز صفوي و خطّ زرين بال، در سال ۱۹۸۳م در ۳۶ص، از سوي انتشارات مهر در شهر كلن ـ آلمان و اثر ديگري هم با عنوان مذکور همراه نقاشيهاي محمود جوادي پور و ترجمهي انگليسي مسعود فرزاد در سال ۱۳۳۵ش به کوشش محسن صبا در تهران؛ موش و گربه (عبيد زاکاني) و گزيدهاي از حكايتها که در سال ۱۳۸۰ش از سوي انتشارات سكوت در تهران به چاپ رسيده است. در ضمن به پيروی از موش و گربه عبيد زاکاني موش و گربههاي زيادي به صورت نظم و نثر تأليف گرديده است که اگر چُنانکه اثري دستنويس بوده باشند، در اين نوشتار به تفصيل از آنها ياد شده است، ليکن ذکر برخي آثار چاپي در اين بحث خالي از لطف و فايده نخواهد بود، آثاری همچون: موش و گربه در الجزيره! = داستان آقا موشه از مؤلّفي ناشناخته، در سال ۱۳۳۸ش در ضمن مجلّه سخن به شمارهي ۶۷ (زير نظر خانلري)؛ مجموعهي طنزآميز شامل موش و گربهي عبيد زاكاني، مخمّس موش و گربه و … كه در سال ۱۳۸۲ش از سوي انتشارات رجبي در تهران به چاپ رسيده است؛ موش و گربه: سيچان و پيشيک (ترکي آذري) از عظيم شيرواني (به کوشش عبدالکريم منظوري خامنه) بدون ناشر و محلّ نشر در سال ۱۳۵۸ش در ۳۰ص به چاپ رسيده است؛ گربه و موش از مهدي آذر يزدي، داستان منظوم ديگري ملهم از موش و گربه عبيد است که در مجموعهي هشت بهشت وي از سري قصههاي تازه از كتابهاي كهن است، نخستين بار در سال ۱۳۵۰ش در تهران از سوي انتشارات اشرفي منتشر شده است. گربه و موش از محمّد يوسف هادي، بازنويسي از داستان گربه و موش، برگرفته از كتاب هشت بهشت مهدي آذر يزدي است که با تصويرگري طاهره براتي نيا در سال ۱۳۸۱ش در قم به چاپ رسيده است. مثنوي موش و گربه از حسن امام هندي، که با الهام از موش و گربه عبيد زاكاني سروده شده و در مجلّهي صبح نو: س۲، ۱۹۶۷م، ص۳۱ (شايد در هند) به چاپ رسيده است.
آغاز: “اگر داري تو عقل و دانش و هوش بيا بشنــو حــــديث گربه و موش …
اي خـــــــــردمند طبـع موزونا قصهي موش و گربه برخــــــوانا”.
انجام: “ ختم سازيم گفتگــو در عيـــــش که بود رسم اين سخنـــــــــدانا
هست اين قصهي غــريب و عجيب يادگـــــــــــــــار عبيد زاكانا”.
موش وگربه[۲۱] (فارسي)
از: عمادالدين علي فقيه کرماني متخلّص به “عماد” (درگذشته سال ۷۷۳هـ)
داستان منظوم موش وگربه است. نسخهي دستنويس اين منظومه در ضمن ديوان وي در کتابخانهي مدرسهي عالي شهيد مطهري (سپهسالار) در تهران به شمارهي “۱۲۳۴” (به خطّ جنيد بن عوض سالار سال ۷۶۳هـ در زمان حيات شاعر) موجود است. مرحوم ابن يوسف حدائقي دربارهي آن مينويسد: “داستان [موش و] گربهي وي مشهور و معارضهي خواجه حافظ در اشعار با صوفي ظاهراً با وي بوده و تصوّر ميکنم که عبيد زاکاني هم موش و گربهي خود را در اشاره بکار همين عماد ساخته است”.
موش و گربه[۲۲] (فارسي)
از: شاعري كرمانى متخلّص به “مهجور” (درگذشته پس از سال ۱۲۹۴هـ)
منظومهاي به شيوهي موش و گربه عبيد زاكانى است. اين نسخهي دستنويس، مدّتي جهت صحّافى نزد مهندس محمّدحسين اسلامپناه، از صحّافان و نسخهپژوهان برجستهي كرمان آورده شده بود، بدين طريق شناسايى شده است. وي در اين باره ميگويد: “… چندي قبل كتابي را براي تعمير و تجليد نزد اينجانب آوردند كه منظومهاي بود در بارهي موش و گربه به قطع ۱۱*۱۷سانتيمتر و هر صفحهي آن ۱۶-۱۸ سطر داشت و در ۲۳۰ صفحه به خطّ شكسته نستعليق تحريري بود؛ از اول و آخر صفحاتي افتاده داشت و حدود ۳۵۰۰ بيت بود. اين منظومه از شاعري كرماني با تخلّص مهجور و بعد از سالهاي ۱۲۹۳-۱۲۹۴هـ سروده شده است”. گفتني است اين منظومه نخستين بار از سوي وي در سخنواره به تفصيل معرفى و بخشهايي از آن نيز در همانجا به چاپ رسيده است. ضمناً بنابر استفساريِّهاي كه نگارنده سطور از آقاي مهندس اسلام پناه، جويا گرديد، اين نسخه متعلّق به آقاي …، رئيس صنف لوازمالتحرير وقتِ استان كرمان بوده است.
آغاز: “… الغرض مـوش گفت اي برنا رحم كن بر من از طريق وفا”.
موش و گربه[۲۳] (فارسي)
از: محمّدكاظم بن محمّدعلي بن سليمان نهاوندي (سدهي ۱۴هـ)
منظومهاي به شيوهي موش و گربه عبيد زاكانى است. دو نسخهي دستنويس در كتابخانهي خصوصي دكتر حسين مفتاح در تهران، به شمارهي “۳/۱۵۵” (كتابت سال ۱۳۳۲هـ) و شمارهي “۳/۶۸۷” موجود بوده است.
آغاز: “ ابتداي حمد حيّ سبحانـــا بعد نعت پيغمبر دانــــــــا”.
موش و گربه = محموديّه = سيچانان پيشيک[۲۴] (تركي آذري)
از: اسماعيل بن عبّاس ذبيحي (ذبيح اللهي) زنجاني (درگذشته سال ۱۳۵۶هـ)
منظومهايست به شيوهي موش و گربه عبيد زاكاني كه بنابر نقل آقاي حاج رجبعلي دينمحمّدي، اين اثر منحصر به فرد پيشتر نزد خانوادهي ناظم (فرهنگی) در زنجان موجود بوده است. در کتاب سخنوران و خطّاطان زنجان آمده: “از جمله آثار پر ارجش يك جلد كتاب منظوم تركي بنام محموديّه ميباشد كه از حيث ظاهر موش و گربه و محتواي الفاظ لطيفه و ابيات ظريفه و متضمّن موعظه و نصيحت و ساير آداب و رسوم زندگي بشر ميباشد؛ نهايت تأسّف آنكه در اواخر عمر باتمام محموديّه موفّق نگرديده …؛ مجموع ابيات محموديّه ۲۱۰۰ بيت ميگردد كه بينهايت شيرين و آموزنده است؛ آقاي [محمّد اميدي متخلّص به] عاصم شاعر پركار و فاضل شهر زنجان تصميم باتمام كتاب گرفته و آنرا به پايان رسانده، ابيات الحاقي ايشان بالغ بر ۷۴۰ بيت ميشود …”. خوشبختانه اين منظومه در سال ۱۳۸۲ش از سوي انتشارات سلاله در زنجان به چاپ رسيده است؛ گفتني است ناظم از شعراي خوش ذوق در دورهي پهلوی اول بوده و ديوان اشعار وي نيز همچنين تا چند سال پيش موجود بوده است.
آغاز: “ ازل صفحه لوحه صاحب قلــــم يازار اسم اللهي اول رقـــــم …
بيله نقل ايدوب عارفان رمــــوز نصيحت مقامنده مصباح ســـوز
كه بير شهريده واريدي بير سچان مقام ايتمگه آختاروردي مكـــان
قيلوب شهريده هر طرفدن گـذار گيدوبدي فلان اويده دوتدي قرار”.
موش و گربه[۲۵] (فارسي)
از: ابوالبديل افضل الدين ابراهيم بن نجيب الدين علي خاقاني شرواني (درگذشته سال ۵۸۲ هـ)
داستان موش و گربهای منظوم است که در نسخهي دستنويس كتابخانهي مسجد اعظم قم به شمارهي “۱/۲۴۵۱” (در ۳ برگ) به سرايندهای متخلّص به “خاقانی” نسبت داده شده است و دانسته نيست که ناظم اين داستان، خاقانی شروانی شهير است يا فرد ديگری همچون ميرزا حبيب الله خاقانی محلاتی شيرازی، از ملازمان دربار ناصری میباشد.
موش و گربه[۲۶] (اردو)
از: بدن قادري
منظومهاي در داستان موش و گربه است که به زبان اردو در حدود سال ۱۱۵۰هـ سروده شده است. گفته شده که با نسخهي کتابخانهي سالارجنگ در حيدرآباد (فهرست: ص۶۳۵) که سرايشِ شرف الدين هاشمي است قرابتهايي دارد. نسخهي دستنويس اين منظومه در کتابخانهي انجمن ترقّي اردو در کراچي ـ پاکستان به شمارهي “۴۹۵” (کتابت سال ۱۲۶۳هـ) موجود است.
آغاز: “ چوئي ني جــوا يکروز اس سر بسر بيا بهــــوت دارو يک شيشه بهـر
هوا بهوت کيفي جــــــوا يکبار او کها سب چــــوؤن کو خبردار هو”.
انجام: “ ديکهوکيا کري هـي يه فکر و بلــي که نوسو چوهي کها کي حج کوچلي
هــــوا يال سي پورا به قصّه تمــام کهين بـدن قادري نيکنـــــــــام”.
موش و گربه[۲۷] (فارسي)
از: كيوان ….
منظومهايست در ۹۴۱ بيت كه در سال ۱۲۶۲هـ با مقدّمهي شمس العلماي گَرَكاني در تبريز به چاپ رسيده است. در مقدّمهي مذکور گفته شده كه ناظم “كيوان” معاصر عبيد زاكاني يا پيش از وي بوده است، ليكن مرحوم دکتر مجتبي مينوي معتقد است كه اين نظريّه خطاست و سبك نگارش و سياق شعري ناظم نشان ميدهد كه وي بايد حدّاقل ۳۰۰ سال بعد از عبيد زاكاني بوده باشد!
موش و گربه[۲۸] (فارسي)
از: ناشناخته
منظومهاي در ۶۶۹ بيت در موش و گربه از سرايندهاي ناشناس كه هنگام سرودن اين منظومه در هند بوده است. نسخهي دستنويس اين منظومه در كتابخانهي خصوصي آقاي عبدالله كشاورز در مشهد نگهداري ميشود؛ اين نسخه در سال ۱۲۴۴هـ كتابت شده است و گزارشي از آن در نشريهي فرهنگ خراسان: س۲، ش۱۲ ارائه گرديده است.
موش و گربه[۲۹] (فارسي)
از: ناشناخته
داستان موش و گربه است كه در ضمن جامع الحكايات (حكايت چهل و دوم) با مؤلّفي ناشناخته از سدهي يازدهم هجری است كه نسخهاي دستنويس از آن در كتابخانهي مرکزی آستان قدس رضوي در مشهد، به شمارهي “۴۲۶۷ (۱۹۱ تاريخ)” نگهداري ميگردد.
رک
موش و گربه[۳۰] (فارسي)
از: ناشناخته
داستان موش و گربه و گرفتن موش گربه را و مكر كردن موش مر گربه را و خود را از دست او رهانيدن با چند تحرير….؛ نسخهي دستنويس آن در كتابخانهي ملل آسيايي فرهنگستان علوم روسيّه در سنت پترزبورگ، بـــه شمارههاي “B-2180 (1068ف)، C-2419 (1073ف)” موجود است.
رک
موش و گربه (فارسي)
از: ناشناخته
قصهي منظوم گربه و موش است؛ بنابر نقل فرزند صاحب نسخه، دستنويس آن نزد آقاي جلال ناصريان، از قنّادان قديمي در قيصريّه شهر زنجان، موجود است.
موش و گربه[۳۱] (فارسي)
از: ناشناخته
مثنوي طنزانهايست در ۸۸ بيت كه در هجوِ وزير نظام فرزند تقي خان معمار، سروده شده است. گويا نسخهاي دستنويس از آن در كتابخانهي آستانهي حضرت فاطمه معصومه (س) در قم نگهداري ميشود. ناگفته نماند که وزيرنظام، دايي كامران ميرزا پسر ناصرالدين شاه بوده و او زمانی هم حکومت تهران را داشته است و در زمان او نان يک من، ده شاهی پول سياه شده بود!
آغاز: “ای خردمند عــــــــاقل دانا قصّهای هست تــــــا تو برخوانا
تا فرامش کنی قصّه مــــوش قصّه گربــــــــــــه نيز نسيانا
از قضای فلــــــک اميرکبير کرده حاکم به شهر طهـــــــرانا
خالوی خــــــائن عينش را که ندارد مثل بـــــــــه دورانا”.
انجام: تا بهشت بــــرين شود ايران رشک روی زميـــــــن دورانا”.
نخبة النصايح = موش و گربه[۳۲] (فارسي)
از: مهدي …. (درگذشته بعد از سال ۱۳۱۹هـ)
در اين اثر پس از مقدّمهاي اعتقادي، داستان موش و گربه و گفتگوي آن دو به نظم و نثر آمده است. نسخهاي دستنويس از اين اثر در كتابخانهي آستانهي حضرت فاطمه معصومه (س) در قم، شمارهي “۱/۶۲۸۵” (كتابت سال ۱۳۱۹هـ) موجود است.
آغاز: “ هر ثناي بيحد و بيچند و چون كز دهان هر ثنا گوشد برون
پس شکستي ناودان شد مبتلا سرنگون افتاد در بيت الخلا”!
هميان = موش و گربه[۳۳] (فارسي و عربي)
از: ميرزا ابوالقاسم بن علياكبر بيدآبادي اصفهاني متخلّص به “حيران” (درگذشته سال ۱۳۰۱هـ)
منظومهاي در ۵۰۰۰ بيت به شيوهي موش و گربهي عبيد زاكاني انتقادي و طنزآلود بر برخي ظواهر اجتماعي و نيز نقد موضوعاتي ديگر مانند: صداها، لحنها در تجويد و همچنين قواعد وقف و وصل سجاوندي است كه به نام فرزندش حسين ( در ۱۸ سالگي فوت كرده) به نظم كشيده است؛ ضمناً نقد و رديّههايي هم در ميان اشعار و ابيات بر رئيس فرقهي شيخيّه، محمّدكريمخان كرماني، ديده ميشود:
“گفته در صفحـــه ثمانعشر دگـــرم صفحه تسع عشرانا
كه منهم ركـــــن رابع الله هــر تغيّر بــود ز فعلانا …
كه نبُد ركـن در زمان قديم تازه گــــرديد او هويدانا”.
گفتني است تعداد اين ابيات که در برخي نسخ (۱۰۲۷) بيت آمده است:
“عـــــدد بيت يكهزار بود بعد عشــرين و نيز سبعانا”،
و در شعبان سال ۱۲۸۰، ۱۲۸۵ يا ۱۲۸۶هـ بنابر ماده: “رفته موشان به جوف هميانا” به انجام رسيده است. اين اثر با عنوانهاي: “درآمد صحبت عيا، صحبت گربه با موش و موش با گربه، حال و حكايت حاج كريم خان، وقايع يزد، فتواهاي او، خورد ركن در يزد مساغ نجاست را، اخبار كردن گربه حكايت تهران را، احوال طاووس، اوصاف كرمان، اوصاف و تماشاگههاي اصفهان، در نصيحت وعّاظ، حكايت قرّة العين، اقسام صوفيه، گرفتاري موش به دست گربه، نسبت دادن موش گربه را به اهل سنّت!، در حمام رفتن نسوان، عقايد نسوان، هداياي موش، عروسي شاه موشان، تلگراف موشان، سان ديدن موش، گرفتاري گربه، خلاصي گربه، اقسام صوفيّه، حكايت اهل قلم، در رثاي فرزند مؤلّف و …” به نظم کشيده شده است. نسخههايي دستنويس از اين اثر منظوم در كتابخانهي مدرسه عالي شهيد مطهري (سپهسالار) در تهران، به شمارهي “۷۱۹۷” (كتابت ۱۲۹۰هـ، ۵۹ برگ)[۳۴] (ميکروفيلم آن در دانشگاه تهران به شمارهي ۳۵۹۶)؛ كتابخانهي آستان قدس رضوي در مشهد، به شمارهي “۱۰۶۳ ادبيات (۶۵۷۰)” (كتابت ۱۳۱۰هـ، ۱۷۸برگ)؛ كتابخانهي مدرسهي غرب (آخوند) همدان، به شمارهي “۴۷۸۸” (كتابت ۱۲۸۹هـ)؛ کتابخانهي شخصي دکتر حسين مفتاح در تهران به شمارهي ۱۲۳۵[۳۵] (ميکروفيلم آن در دانشگاه تهران به شمارهي ۳۶۱ ؛ كتابخانهي مدرسهي آيتالله گلپايگاني در قم، به شمارهي “۴۱” (۱۷۵ برگ)؛ كتابخانهي مجموعهي فرانسيس هوفر در دانشگاه هاروارد در آمريكا[۳۶] نگهداري ميگردد.
آغاز: “بسمله، الحمدلله ربّ العالمين، … اما بعد فهذا هميان مطروس لاقوال المخالفين و فيه تنبيه الغافلين و تذكرة للمريدين المنصفين …
اي خــــردمند عاقل و دانا قصه موش و گربه بر خوانا
قصه موش و گربه را تو بنظم بشنو از مـن چه در مكنونا
گربهاي بود شهر اصفهـــان عاقل و فاضل و بسـي دانا”.
انجام: “ كرد سايل ز نام نسخه سئوال گفتمش در جواب هميانـا…
نام راقمش صفاهـــــــاني و ز محلات شاه شاهانــا…
ليك چون شاعران همي دانند بيشعوران چو مـن حيرانـا”.
حسین متقی
پينوشتها:
[۱]. اين نوشتار پيش از اين در نشريه کتاب طنز (تهران) شماره ۵، صص۷۴-۹۳ منتشر شده است.
[۲] . فهرست کتب عرفانی ـ ادبی خطّی کتابخانه کاخ گلستان: صص <بيست و نه ـ سی>.
[۳] . فهرست نسخههاي خطي كتابخانه ملّي ملك: ج۸، صص۴۶۷-۴۶۸؛ فهرست نسخههاي خطي فارسي (منزوي): ج۳، ص۲۶۰۸٫
[۴] . الذريعة: ج۳، ص۱۹۹ و ج۲۲، ص۲۹۸ و ج۲۴، ص۳۰؛ تحفه حاتميّه: ص۲۵۰؛ فهرست نسخههاي خطي فارسي (منزوي): ج۲/۲، ص۱۷۲۶٫
[۵] . الذريعة: ج۳، ص۱۹۹ و ج۵، ص۳۷۲ و ج۲۲، ص۲۹۸؛ فهرست نسخههاي خطي كتابخانه آيتالله العظمي مرعشي نجفي (ره): ج۸، صص۶۱-۶۲؛ فهرست نسخههاي خطي كتابخانه گوهرشاد مشهد: ج۲، صص۷۱۷-۷۱۸؛ فهرست نسخههاي خطي مجلس شوراي اسلامي: ج۱۷، ص۱۳۶؛ فهرست نسخههاي خطي كتابخانه مركزي دانشگاه تهران: ج۹، ص۸۸۷ و ج۱۱، ص۲۳۲۸؛ فهرست نسخههاي خطي كتابخانه ملّي تبريز: ج۱، ص۳۸۸؛ فهرست نسخههاي خطي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران (مجموعه جوادي): ج۱، ص۱۹۰؛ فهرست نسخههاي خطي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران (مجموعه حكمت): ص۷۰؛ فهرست نسخههاي خطي كتابخانه ملّي ايران: ج۲، ص۷۱؛ نشريّه نسخههاي خطّي (تهران): س۴، ۱۳۴۴ش، ص۶۷۲ و س۵، ۱۳۴۶ش، ص۲۱؛ فهرست نسخههاي خطي فارسي (منزوي): ج۲/۲، ص۱۷۲۶و ج۵، ص۳۶۷۲؛ مجلّهي آئينه پژوهش (قم): س۱۵، ش۸۵، ۱۳۸۳ش، صص۱۱۳ و ۱۱۸؛ فهرستواره كتابهاي فارسي: ج۱، صص۳۰۸-۳۰۹ و ۴۸۰؛ ايراننامه: ش۴، ۱۳۶۴ش، صص۹-۱۵ (مينوي، مجتبي: “موش و گربه، منسوب به علامه مجلسي”)؛ فهرست کتب خطّي کتابخانه مرکزي آستان قدس رضوي: ج۱۷، صص۲۷۹-۲۸۰؛ فهرست کتابخانه قيصري ـ سلطنتي اتريش (فلوگل): ج۲، ص۲۶٫
[۶] . فهرست نسخ خطّي انستيوي آثار خطّي تاجيكستان: ج۱، صص۳۳۲-۳۳۳٫
[۷] . الذريعة: ج۲۳، صص۱۰۶-۱۰۷و ج۲۳، ص۲۶۴؛ فهرست نسخههاي خطي دانشگاه تهران: ج۱۲، ص۲۵۴۲؛ فهرست نسخههاي خطي فارسي (منزوي):ج۴، ص۲۸۰۳٫
[۸] . فهرستواره كتابهاي فارسي: ج۱، ص۳۸۹؛ فهرست انستيتو خاورشناسي وابسته به فرهنگستان علوم جمهوري ازبكستان در تاشكند روسي): ج۱۱، ص۲۱۹٫
[۹] . پيام بهارستان: ش۲۸، مهر ۱۳۸۲ش، ص ۳۲٫
[۱۰] . الذريعة: ج۲۳، ص۲۶۴؛ فهرست نسخههاي خطي فارسي (منزوي): ج۴، ص۲۸۵۴؛ ميراث اسلامي ايران: ج۷، صص۵۵-۶۹ ؛ فهرست نسخههاي خطّي مركز احياي ميراث اسلامي در قم: ج۴، صص۱۴۳-۱۴۴٫
[۱۱] . الذريعة: ج۱۹، ص۲۲۷؛ فهرست نسخههاي خطي مجلس شوراي اسلامي: ج۳، ص ۲۱۹ و ج۳ (چاپ دوم)، ص ۱۸۵؛ ؛ فهرست نسخههاي خطي فارسي (منزوي): ج۴، ص۲۹۷۱٫
[۱۲] . فهرست کتابخانه مرکزي آستان قدس رضوي: ج۱۷، ص۳۸۵٫
[۱۳] . فهرست مشترک نسخههاي خطّي فارسي پاکستان: ج۸، ص۱۵۰۵٫
[۱۴] . يغما: س۱۰، ص۹۲۷؛ الذريعة: ج۹، بخش۳، ص۹۲۷؛ ج۱۸، ص۲۰۵ و ج۲۳، ص۲۶۵٫
[۱۵] . فهرست نسخههاي خطّي افغانستان (دبورکي): ص۲۰۱٫
[۱۶] . الذريعة: ج۱۸، ص۲۳۰؛ ج۲۲، ص۲۹۸ و ج۲۳، ص۲۶۴؛ يغما: س۸، صص۴۹-۵۵؛ فهرست نسخههاي خطي فارسي (منزوي): ج۲/۲، ص۱۷۲۶ و ج۴، ص۳۰۸۲٫
[۱۷] . گنجينه خطوط علماء و دانشمندان: ج۱، ص۸۸۸٫ ج۲، صص۱۴۰۶ و ۱۴۰۹٫
[۱۸] . البتّه بايد افزود نسخه مذکور با توجّه به آغاز آن بايستي نسخهاي از يخچاليّه اثر ميرزا محمّدعلي بن ابىطالب اصفهانى متخلّص به <بهار> و <فرهنگ> (درگذشته پيش از ۱۳۰۶هـ) بوده باشد که شوربختانه از سوي مرحوم گلچين معاني مورد شناسايي قرار نگرفته با عنوان معرّفي گرديده است و اين در حالي است خود آن مرحوم بعدها متن يخچاليّه را تصحيح و به چاپ رسانده است!
[۱۹] . الذريعة: ج۲۳، ص۲۶۴؛ ميراث شهاب: س۷، ش۱-۲ (پياپي۲۳-۲۴)، ص۳۶؛ فهرست نسخههاي خطي كتابخانه آيتالله العظمي مرعشي نجفي (ره): ج۳۲، صص۱۴۵-۱۴۶؛ فهرست نسخههاي خطّي كتابخانهي مركزي دانشگاه تهران: ج۱۲، ص۲۵۴۴؛ فهرست نسخههاي خطي فارسي (منزوي): ج۴، ص۳۲۴۷٫
[۲۰] . الذريعة: ج۷، ص۵۲؛ ج۹، ص۹۲۷؛ ج۱۷، ص۹۸ و ج۲۳، ص۲۶۴؛ فهرست دستنويسهاي فارسي در كتابخانهي ملّي اتريش: ص۱۰۹؛ فهرست نسخههاي خطّي كتابخانه مركزي دانشگاه تهران: ج۱۲، صص۲۵۴۷ و ۲۹۶۸ و ج۱۴، ص ۳۶۶۹؛ فهرست نسخههاي خطي فارسي (منزوي): ج۴، ص۳۲۴۸؛ فهرست نسخههاي خطي ملي ملك: ج۴، ص۸۰۰ و ج۸، ص۲۰۳ ؛ فهرستواره كتابهاي فارسي: ج۱، صص۴۸۰-۴۸۱؛ فهرست دانشکده ادبيات دانشگاه فردوسي: ص۱۸۵؛ نشريه نسخههاي خطّي: دفتر۴، ۱۳۴۴ش، صص۱۱-۱۲؛ فهرست مشترک نسخه های خطّی فارسی پاکستان: ج۷، ص۴۱۷؛ معرّفي كتاب: كتابهاي فارسي منتشره در خارج كشور (۱۳۵۷-۱۳۷۰ش): ج۳، ص۵۶؛ معرّفي كتاب: كتابشناسي كتابهاي فارسي منتشره در خارج كشور (۱۳۵۷-۱۳۷۱ش): مجموعهي اول، ص۱۱۷؛ کتابشناسي کتابهاي منتشر شده در آلمان ۱۳۵۷-۱۳۷۵ (تهران، ۱۳۷۶ش): ص۶۳؛ کتابشناسي توصيفي آثار موجود يا منتشره به زبان ترکي آذربايجاني در ايران: ص۱۵۷؛ فهرست كتابهاي چاپي فارسي (مشار): ج۳، ص۳۹۲۰ و ج۴، ص۵۰۵۶؛ فرهنگ خاورشناسان: ج۱، ص۴۳۲؛ فهرست کتابهاي فارسي چاپ سنگي و کمياب در کتابخانه گنج بخش ـ اسلام آباد: ج۱، ص۶۶۳؛ فهرست نسخههای خطّی فارسی دانشگاه استانبول: ص۳۷۴٫
[۲۱] . فهرست کتب خطّی کتابخانه سپهسالار: ج۲، صص۶۴۳-۶۴۴٫
[۲۲] . سخنواره: صص۲۵۹-۲۶۶٫
[۲۳] . الذريعة: ج۲۳، صص۲۶۵-۲۶۶؛ فهرست نسخههاي خطي فارسي (منزوي): ج۴، ص۳۲۴۸؛ نشريه نسخههاي خطّي: دفتر۷، ص۲۵۳٫
[۲۴] . سخنوران و خطاطان زنجان: صص۶۶-۷۳٫
[۲۵] . الذريعة: ج۹، بخش۱، صص۲۸۰-۲۸۱؛ فهرست نسخههاي خطّي كتابخانه مسجد اعظم قم: ص۵۵۹ ؛ فهرستواره كتابهاي فارسي: ج۱، ص۴۸۰٫
[۲۶] . مخطوطات انجمن ترقّي اردو: ج۶، صص۱۲-۱۳٫
[۲۷] . الذريعة: ج۹، بخش۳، صص۹۲۷-۹۲۸؛ ج۱۹، ص۳۱۲ و ج۲۳، ص۲۶۵؛ يغما: س۱۰، ش۸، صص۴۹-۵۵ و ش۹، صص۴۰۱ و ۴۱۶ و صص۴۵۸-۴۸۸٫
[۲۸] . الذريعة: ج۹، ص۹۲۷؛ فهرست نسخههاي خطي فارسي (منزوي): ج۴، ص۳۲۴۹٫
[۲۹] . فهرست نسخههاي خطي فارسي (منزوي): ج۵، ص۳۶۶۷؛ فهرستواره كتابهاي فارسي: ج۱، ص۴۸۱٫
[۳۰] . فهرست نسخههاي خطي فارسي (منزوي): ج۵، ص۳۷۴۶٫
[۳۱] . فهرست نسخههاي خطي آستانه حضرت معصومه سلام الله عليها (دانش پژوه): ج۱، ص ۱۰۵٫
[۳۲] . الذريعة: ج۲۳، ص۲۶۴؛ فهرست نسخههاي خطي آستانه حضرت معصومه (س): ج۱، ص۳۲۸٫
[۳۳]. الذريعة: ج۷، ص۵۲ و ج۲۳، ص۲۶۵ و ج۲۵، ص۲۴۵؛ موسوعة مؤلّفي الاماميّة: ج۲، صص۴۵۷-۴۵۸؛ فهرست نسخههاي خطي آستان قدس رضوي: ج۷، ص۸۹۴ ؛ نشريه نسخههاي خطّي: س۴، (۱۳۴۴ش)، صص۱۱-۱۲ و س۵، (۱۳۴۶ش)، ص۳۶۵ و س۷، ۱۳۵۳ش، صص۳۰۹-۳۱۵؛ فهرست نسخههاي خطي مدرسه سپهسالار: ج۵، ص۷۶۵ ؛ فهرست نسخههاي خطي فارسي (منزوي): ج۱، ص۴۹۷ و ج۴، ص۳۳۲۷؛ فهرست نسخههاي خطي كتابخانهي آيتالله گلپايگاني: ج۱، ص۴۷؛ فهرستواره كتابهاي فارسي: ج۱، صص۴۸۰ و ۴۹۷؛ فهرست ميکروفيلمها: ج۲، صص۱۹۵ و ۱۹۷٫
[۳۴] . در فهرست سپهسالار، به اشتباه به <محمّدكريمخان كرماني> نسبت داده شده است.
[۳۵] . در نسخهي مذکور و ميکروفيمهاي دانشگاه تهران، به <نصرالله حيران اصفهاني شهشهاني متخلص به <مفخر> نسبت داده شده است.
[۳۶] . اين نسخه كه در نشريه نسخههاي خطّي: س۴، ۱۳۴۴ش، ص۱۱-۱۲ معرّفي شده در واقع دو منظومه بوده و رسالهي نخست آن هميان و رسالهي دوم آن نيز منظومه موش و گربه عبيد زاكاني است كه هر دو مندمج شدهاند! چرا كه آغاز مربوط به هميان و انجام مربوط به انجام موش و گربه عبيد زاكاني است! كه بدين وسيله تصحيح و استدراك ميگردد.
منبع : http://www.manuscripts.ir/ar/component/content/article?id=213