وقتی خدا عشق را آفرید، هیچ کمکی به کسی نکرد….
وقتی خدا سگها را آفرید، هیچ کمکی به سگها نکرد….
وقتی خدا گیاهان را آفرید، کارش خیلی معمولی بود….
وقتی خدا نفرت را آفرید، به ما یک چیز کاردُرُست و به درد بخور داد…
وقتی خدا مرا آفرید، خب فقط مرا آفرید….
وقتی خدا میمون را آفرید، خوابآلوده بود.
وقتی زرافه را آفرید، مست بود
وقتی مواد مخدر را آفرید، درعالم هپروت بود
وقتی خودکشی را آفرید، همیندوروبرها بود.
وقتی تو را خوابیده روی بسترت میآفرید
میدانست چه کاری میخواهد انجام بدهد
مست بود، در هپروت سیر میکرد
و همزمان
کوه و دریا و آتش را خلق میکرد در واقع به نوعی چند کار را با هم قاطی کرده بود
اما وقتی تو را خوابیده در بسترت خلق میکرد
بیش از هر زمان دیگری به جهان مقدساش دست یافته بود▫️
?