آخرین اخبار

درباره نویسنده

.

مطالب مشابه

14 Comments

  1. 1

    نوشین

    عالی بود یک لحظه سرما و خستگی و لذت کوهنوردی همه رو با هم احساس کردم
    چه حس نابی

    پاسخ
    1. 1.1

      فرزانه

      سلام و متشکرم

      پاسخ
  2. 2

    فرزاد

    متن از سه قسمت پر احساس و با انرژی تشکیل شده که نویسنده به خوبی نتونسته محیط رو برای خواننده عوض کنه. حس شرپا و یخچال ها رو به خوبی درک کردم. توصیف گرمای و نوشیدنی خنک وقتی برای من خواننده ملموس میشه که قبلش سرمای خشک و نافذ یخچال ها رو تو نوشته ها چشیده باشم.

    پاسخ
    1. 2.1

      فرزانه

      سلام خیلی متشکرم

      پاسخ
  3. 3

    الهام

    خیلی زیبا بود روح منم پرواز کرد تا یخچال های خومبو، درود بر شما ???

    پاسخ
    1. 3.1

      فرزانه

      سلام خوشحالم لذت بردین

      پاسخ
  4. 4

    سميه

    روح كه سردش نميشه…سردي گرمي ماله جسمه…زيبا بود?

    پاسخ
    1. 4.1

      فرزانه

      سلام
      خیلی متشکرم

      پاسخ
  5. 5

    آریو

    هاریکا????

    پاسخ
    1. 5.1

      فرزانه

      درود و سپاس

      پاسخ
  6. 6

    معصومه

    با خواندن داستان یخچالهای خومبو سعی کردم خود را همراه با نویسنده در فراز کوه و در مسیر با انها حس کنم….خوب بود و لذتبخش ولی بعنوان یک خواننده متوجه پیام اصلی داستان نشدم….بنظر میامد که پیام داستان یک موضوع فلسفی باید باشد اما مبهم بود و در دل روابت مبهم تر گم شده بود.
    شخصیتهای داستان تا انتها ناشناس ماندند و افعال بکار رفته برای بیان زمان وقوع داستان به درستی استفاده نشده بود…..
    نهایتا من متوچه موًضوع اصلی و فراز و فرود داستان نشدم.
    موفق باشید و منتظر خواندن داستانهای بهتر از شما هستم.

    پاسخ
    1. 6.1

      فرزانه

      سلام
      داستان کوتاه بود و‌مجال زیاد نبود گره داستان چالش خواست روح بود و تضادش با جسم
      روح سبک بال گرم جسم سنگین و سرد
      سپاس از توجهتون

      پاسخ
  7. 7

    فریبا حاج‌دایی

    منم مثل ماری فکر می‌کنم اون بند کفش رو باید حسابی محکم بست.

    پاسخ
    1. 7.1

      فرزانه

      سلام
      ??

      پاسخ

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلیه حقوق این سایت برای وبسایت ادبی مرور محفوظ می باشد.