در اینجا با رقص دست های تو بر کاغذ
رویا می بینم من
عین لورکا!
شاعری؟ از برم
مثل رودخانه اما
مدام در گذرم
از تو گذشتن؟
دل
دل میخاهد آخر
گاهی که رویا میبینم
می بینم که خاب رفته ای
خاب مرا می بینی
و مرا
همان طور که کلمه میشوم
به دست رویای دیگری میدهی!