من، موراکامی، نویسندهی این جملات هستم. این داستان توسط سوم شخص روایت خواهد شد، اما قرار است راوی در شروع چهره نشان دهد. مانند نمایشهای قدیمی، مقابل پرده خواهم ایستاد و بعد از پایان معارفه تعظیم خواهم کرد. زمان خیلی کوتاهی طول می کشد، پس فکر کنم از سر لطف تحمل و همکاری کنید. اینکه چرا میخواهم در اینجا چهرهام را نشان دهم، به این دلیل بود که فکر کردم بهتر است چند «واقعه عجیب» را در گذشته برایم اتفاق افتاد، رودررو روایت کنم. در حقیقت چنین وقایعی در زندگی من بارها رخ داده است. برخی از آنها مفهومی داشتند و کم و بیش باعث تغییراتی در نحوهی زندگیام شدند. برخی از آنها هم وقایعی ناچیز بودند که چیزی از آنها نماسید و زندگیام تاثیر خاصی از آن ها نگرفت، انگار وجود نداشتند.