اتوبوسی آمده از تهران
یکی از صندلیهایش خالی است
قطاری میرود از تبریز
یکی از کوپههایش خالی است
سینماهای شیراز پر از تماشاچی است
که حتما ردیفی از آن خالی است
انگار یک نفر هست که اصلا نیست
انگار عدهای هستند که نمیآیند
شاید، کسی در چشم من است
که رفته از چشمم
نمی دانم!
|#بیژن_نجدی
2 Comments
مهرپویا
با سلام ممنون از سایت خوبتون
مهرپویا
استاد بیژن نجدی یک داستان کوتاه زیبا دارد به نام روز اسب ریزی(اگه اشتباه نکنم به علت فراموشی)واقعا معرکه اس .مرثیه انسان در گیر و دار زنجیرهای بردگی …بارها برایم سگ ولگرد هدایت را تداعی کرد اما در اتمسفری دیگر .به غایت زیباست .داستان از زبان اسب روایت می شود و هنگامی که به این جمله از داستان رسیدم : و من نمی دانستم گاری چیست؟
واقعا مبهوت قلم زیبای استاد نجدی شدم.