نوشته ایست از شهاب الدین زیدری از حمله تاتار ؛ با تثری سنگین و تصاویری گاه درخشان و گاه شن زاری که خواننده را از ادامه خواندن بازمی دارد . چند بار خواندم و برگشتم کتاب را بست... ادامه متن
این قدر محکم ماس ماسک حشره کش را فشار داد که فنرش در رفت. اتاق پر از سم شد . تلفن زنگ زد. همین طور که سرفه می کرد گوشی را گرفت. مرد گفت: چرا صدات این جوری شده؟ زن خیس عرق ؛ نفس نفس می زد. مر... ادامه متن
این کتاب دغدغههای مدرن یک زن در جهان امروز را روایت میکند که با پدیدههای خانوادگی، اجتماعی، عصر حاضر مواجه است و در نقش مادر، همسر، دختر در شرایط همهگیری کرونا، غربت، مهاجرت و بسیاری از... ادامه متن
پشت مانيتور نشسته بود. با صداي بلند و اعتراض آميزي گفت : مامان ! تو جوري عكس هاي منو گرفتي كه جوشام معلوم شه . به شلوار بافتني تيره اي كه گوشه ي اتاق افتاده بود اشاره كرد و گفت: بعدش هم ببين... ادامه متن