امیر اور( -۱۹۵۶) از مهم ترین شاعران امروز جهان است که آثارش پر از مضامین عرفانی، مذهبی و اشراق گونه است. آثار او به بیشتر از چهل زبان ترجمه شده اند و در سال ۲۰۱۹ موفق به دریافت نشان هومر در شعر شده است.
چهره
سرم ابری ست بر سیمای جزیره
و باد های موافق که می وزند.
کوه ها و سایه سارانش
تکه هایی روشن و خاکستری رنگ
در اشرافی آینه گون بر آب
تکه هایی سایه گون از صورت ها
در حرکتی ممتد، ممتد و یک بند
چهره هایی که بوده اند
همیشه بوده اند
و خواهند بود
همین جا و کم ازینجا و بیش ازینجا
بر ساحلی از یک چشم، مردگان جمع اند
که آب تنی کنند
که برخیزند
و بمانند.
چهره ام بر صورتِ این جزیره افتاده است
با موج هایی که بر صورتم می غلتند
تروا، اورشلیم، اسکندریه و رُم
بر می خیزند
و فرو می افتند.
هنوز از دیوارهای شهر دود بلند است
شمشیر ها در فلق می درخشند
بر می خیزم و فرو می غلتم
چهره هایی که بوده اند، همیشه بوده اند
تکه هایی خاکستری رنگ
بر آینه ای که آب از خود ساخته است.
از چشم میمون ها می نگرم
از خلال چشم میمون ها می نگرم جهان را
چنانچه بازی می کنند با جمجمه ام در بالای درخت
عقابی مرا به آسمان می کشد
به پرواز درآمده ام
چرا که اندرونی، روده ها و شکم ام درونِ خاک است
که با کرم ها می خزم
چه کسی چشمانم را از حدقه بیرون کشیده است؟
در علف ها سبز می شوم
می رویم
زمانیکه دیگر جسم ام پوسیده است
و روزی شماست.
ای جسم من
چگونه روئیدی!