“مجتبی علوی” معروف به “بزرگ علوی” پس از “هدایت” برجستهترین و تأثیرگذارترین نویسنده در ادبیات داستانی ما در سدهی پیش است. او به اعتبار بنیانگذاری “انواع ادبی” در ادبیات داستانی ما، مانند ندارد. او زیر تأثیر آثار “زوایگ” و “شنیتزلر” با انتشار مجموعهداستان “چمدان” (۱۳۱۳) ژانر ادبی تازهای را بنیان نهاد که به “ادبیات فرویدی” معروف است و انگیزههای روانی فردی را عامل رفتار آدمی میشناسد. “علوی” با آشنایی با “دکتر تقی ارانی” و نوشتن و ترجمهی برخی آثار در مجلهی “دنیا” به جهان ذهنیت ماتریالیستی و مارکسیستی پا مینهد تا جهان وجهانیان را عرصهی تعارض دو نیروی کار و سرمایه و دو اردوگاه سوسیالیسم و سرمایهداری ببیند و از ذهنیت فردی و روانشناختی، به تفکر اجتماعی و مبارزهی اجتماعی و طبقاتی روی آورد. او نیز بنیانگذار “ادبیات زندان” و “ادبیات سیاسی” است و با نوشتن کتابهایی چون “ورق پارههای زندان” (۱۳۲۱) و “پنجاه و سه نفر” (۱۳۲۳) ژانری را در ادبیات داستانی ما بنیان نهاد که پیش از این، پیشینهای نداشت و نتیجهی چهار سال حبس او در “زندان قصر” در سالهای ۱۳۲۰-۱۳۱۶ بود و بعدها در رمانهایی چون “موریانه” و “روایت” به ثبت فعالیتهای حزبی و خاطرات سیاسی خود در “حزب تودهی ایران” و جمعبندی واپسین سالهای سیاستورزی خود پرداخت که نتیجهی آن، لغو عضویت خود در این حزب و افشای همهی کجرویها و خیانتهایی شد که به عنوان “عضو مشاور” در “کمیتهی مرکزی حزب تودهی ایران” عملاً دیده بود.
“بزرگ علوی” بنیانگذار “داستان عاشقانه” است. رمان “چشمهایش” در حالی نوشته میشد که در روزگار خودکامهگی “استالین” و به دستور “ژِدانف” و مطابق بیانیههای حزبی، هیچ هنرمندی اجازه نداشت در بارهی عوالم عاشقانه و عاطفی اثری بیافریند و هنرمندان حزبی، ناگزیر بودند تنها مطابق آنچه به “رآلیسم سوسالیستی” معروف بود، بیندیشند و بنویسند. “علوی” در حالی که در “کمیته مرکزی حزب توده” سِمَتی داشت، به استناد بیتی عاشقانه از “سعدی” که “گویند مگو سعدی چندین سخن از عشقش / میگویم و بعد از من گویند به دورانها” بر همهی آن آییننامههای حزبی، خط بطلان کشید. رمان “روایت” نیز داستانی عاشقانه – سیاسی است که از عشق راستین او به مردم، نیروهای بالندهی اجتماعی و در همان حال، انتقادهایی تیز و تند از رهبران خودفروختهی حزبی نوشت. هیچکس به اندازه او و با دیدی انتقادی، در بارهی حزبی سیاسی ننوشته که خود روزگاری از هواداران راستین آن بود.
“علوی” بنیانگذار “داستان معمایی، پلیسی و کارآگاهی” نیز هست و در مجموعهداستان “میرزا” زیر تأثیر آثار “چاپِک” نوع ادبی دیگری را مطرح کرد که پیشینهای نداشت. او در سالهایی که در “دانشگاه هومبولت” واقع در “برلین” در آلمان شرقی تدریس میکرد، ادبیات داستانی منثور و منظوم فارسی را در آثاری مانند “کشور گل و بلبل” (۱۳۳۶)، “ترجمهی رباعیات خیام” به زبان آلمانی (۱۳۴۰) و “تاریخ و تحول ادبیات معاصر ایران” (۱۳۴۳) به معرفی بیش از صد نویسنده و شاعر معاصر ایران به زبان آلمانی در “دایرةالمعارف ادبیات آلمانی” در ۱۳۶۳ میپردازد و برای نخستین بار چهرههای برجستهتر در ادبیات ایران در یک دانشنامه به زبان آلمانی انتشار مییاید. “انتشار “فرهنگ لغت فارسی به آلمانی” طی پنج سال کار پیگیر، سرانجام در ۱۳۴۳ پایان مییابد که نقش مهمی در یادگیری زبان فارسی برای آلمانیها داشت. انتشار “کتاب درسی فارسی برای آلمانیزبانان” از دیگر خدمات “بزرگ علوی” برای آموزش زبان فارسی به آلمانیها است. ترجمهی اثر سترگ “حماسهی ملی ایران” نوشتهی “نولدکه” پژوهشگر برجستهی آلمانی به فارسی، به یکی از منابع برجسته در “شاهنامهپژوهی” تبدیل شده است. کمتر نویسنده و مترجمی به اندازهی “علوی” به زبان و ادبیات فارسی خدمت کرده و به این اعتبار، به راستی “بزرگ” است.