کیک عروسی و داستانهای دیگر جُنگی داستانی است متشکل از یازده داستان کوتاه امریکایی به انتخاب و ترجمه مژده دقیقی که توسط نشر نیلوفر در پاییز ۱۳۹۶ روانه بازار نشر شده است. این آنتولوژی داستانی پنجمین مجموعهای است که، مترجم از نمونههای شاخص و متنوع داستانهای کوتاهِ امریکای شمالی و کانادا از سال ۱۳۷۹ تا کنون، گردآورده است.
کتاب با مقدمهای درخشان در مدح داستان کوتاه، به قلم یکی از نویسندگان این مجموعه گشوده میشود. در این نوشته که در قالب داستان-مقالهای کوتاه با طعمی طنزگونه نوشته شده است، نویسنده با جان بخشیدن به دو ژانر برتر ادبی ( رمان و داستان کوتاه) آنها را به جدل و محاجه با یکدیگر خوانده است. در این مباحثه رمان با خودستایی متکبرانه در باب بزرگی و قدرت خود سخن میراند و داستان کوتاه را به دیده تحقیر مینگرد. در مقابل، داستان کوتاه فروتنانه و با هوشمندی در برابرِ رمان سکوت اختیار میکند و ترجیح میدهد در خاموشی و انزوا بزرگی خود را القا کند. رمان «جامبوجت ادبیات» به سرمایهدار سیری ناپذیری مانند شده است که میخواهد دنیا را ببلعد. «رمان زمین میخرد، درختهایش را قطع میکند، برج میسازد.» و داستان میگریزد و زیر پرچینی پناه میگیرد. اما رمان، این «تلاشگر فاوستی» و نماد رویای امریکایی، نمینواند به رغم بزرگیاش در مقابل بیکرانگی دنیا قد علم کند. رمان ، فروشگاه بزرگی است که همه چیز را ارزان در اختیار همگان قرار میدهد، عرصه را برای خود بازتر میکند و به پیش میراند. این در حالی است که میداند کوچکی( داستان کوتاه) نیز برای خود امتیازاتی دارد از جمله «قلمروی وقار و زیبایی و کمال است» شیوه داستان کوتاه کشف و شهود است و با ستیزهجویی پنهانش و کوچکی که عامل قدرت اوست به رمان به مثابه تودهای کسالت بار و پرادعا مینگرد ؛ این بزرگِ کوچک با باور عمیق به جوهرِ کلمه و ارزش کلام به پیش میتازد.
پس از این مدحیه در باب داستان کوتاه، مترجم در یادداشتی مبسوط به معرفی هر یک از نویسندگانِ این مجموعه، آثار و موقعیت و علت شهرتِ آنان در جامعه ادبی کشورشان میپردازد. نویسندگانی کهنهکار و صاحب سبک مانند ایزاک باشویتس سینگر تا دانشجوی بورسیه دانشگاه استنفورد که داستانهایش با اسقبال نشریات ادبی روبهرو شده ،در این مجموعه جای دارند، و هر کدام شمایی کلی از وضعیت داستان کوتاهِ امریکای معاصر را ترسیم میکنند. برخی از این نویسندگان امریکایی، عربتبار و ژاپنی و چینیتبارند و از دغدغههای بومی خود نیز برکنار نیستند و میتوان جای پای اندیشههای آنان را در داستانهایشان آشکارا دریافت. مژده دقیقی در باب گزینش داستانها که از مضامین و سبک های متنوّعی برخوردارند مینویسد:« تلاش کردهام، ضمن ارائه نمونههای خوب، نشان دهم که خواندن داستانهایی که ( به لحاظ استحکام و شیوه روایت) ماهرانه نوشتهشدهاند، در هر سبک و از هر نوعی، میتواند برای خواننده لذت بخش باشد.»
در این مجموعه شاهدِ برشهایی از زندگی اشخاصی هستیم که به رغم تفاوت دنیای ذهنیِ آنان، تجربهها و موضوعات مشترکی را به اشتراک گذاشتهاند. داستان اول با عنوان «هنر کدبانوگری» در رَفتهایی نرم، و بازگشتهایی همان اندازه آرام کلیتی از زندگی دو زن، مادری و دختری، را روایت میکند، که دیواری از خشم در رابطه آن دو وجود دارد. محورِ موضوعیِ داستان رابطه است؛ موضوعی که هیچوقت کهنه نمیشود و از هر زبانی و در هر زمانی حدیثی تازه است. دختر، زنی مستقل و نانآور خود، با تنها پسر خردسالش ، نُه ساعت را با اتومبیل طی میکند تا طوطیای را که زمانی تنها همدم مادرش بود در باغ وحش ملاقات کند و یک بار دیگر صدای مادری را که بهار گذشته از دست داده، از حنجرۀ او بشنود. زن طی سفر ضمن گردشی در خاطرههای گذشته و مرور بگو مگوهایش با مادر ، آرزو میکند پسرکش کودک بماند و رابطه او و مادر بین او و پسرش تکرار نشود. وقتی زن با تحمل مرارتِ سفر خودش را به طوطی ،آخرین تکّه مادر زیر آن دیوارِ پرهای خاکستری ، میرساند طوطی سکوت میکند و او در حسرت شنیدن صدای مادر به پسرکش چشم میدوزد در حالی که فکر میکند: همیشه دوستم خواهد داشت؟ وقتی پیر یا دیوانه شوم از وجودم خجالت نخواهد کشید؟ جواب تلفنهایم را خواهد داد؟ و… (ص۳۶)
«عضو ثابت خانواده» از شاعر و داستاننویس امریکایی، راسل بنکس، نیز به موضوع رابطههای معیوب میپردازد. راویِ داستان استاد بازنشستهایست که پس از سی و پنج سال مرگِ سگ خانواده را زیر چرخهای اتومبیل خودش به خاطر میآورد. او با یادآوری اتفاق میخواهد ماجرایی را که از زبانهای مختلف به شیوههای گوناگونی نقل شده، آن طور که دوست دارد بازتعریف کند و داستانش را از دیگران پس بگیرد. راوی بعد از جدایی از همسرش در عمارتی نزدیک خانه قبلی ساکن میشود. حیوانات خانگی و روزهای دیدار با فرزندان تقسیم و زمانبندی میشوند. گربه نصیب او میشود و سگ پیر و بیمار خانواده به زن میرسد. اما سگ به هر بهانهای خودش را به خانه مرد میرساند. راوی در سفری کوتاه با فرزندانش تصادفا موجب مرگ سگ میشود. به این ترتیب ، دیدارهای او و فرزندانش کم و کم تر میشود و هستۀ خانواده با مرگ ، سگ، به مثابه واسطۀ ارتباط ، کاملا از هم میپاشد.
داستان سوم «یک روز به بطالت گذشت» از نویسنده امریکاییِ ژاپنی تبار، جولی اوتسوکا، است. این داستان حاوی گزارشهای پرستاری است،که از زنی سالمند و گرفتار آلزایمر مراقبت میکند و وضعیت روزانۀ بیمار را برای دخترِ پیرزن میفرستد. داستان فرم بدیعی دارد. هر پاراگراف با جملۀ « یادش هست» و «یادش نیست» به گزارش وضعیت فعلی و خاطراتی که پیرزن از گذشته برای او نقل میکند اختصاص دارد. این خاطراتِ اندک به زیبایی کلیت زندگی، بخشهایی از شخصیت پیرزن و رابطۀ او و دخترش را شکل میدهند. پیرزن گذشتههای خیلی دور و وقایع گذشته را آشکارا با همه جزئیات به خاطر میآورد اما اتفاقات نزدیک به سرعت از ذهنش میگریزند.« اسم خودش یادش هست. اسم رئیس جمهور یادش هست. اسم سگ رئیس جمهور یادش هست. یادش هست در کدام شهر، و در کدام خیابان زندگی میکند…ریسههای خرمالوی خشکشدهای را که زمانی از لبۀ بام خانۀ مادرش در برکلی آویزان بوده، یادش هست… یادش نیست کبودیهای روی دستش از کجا آمدهاند یا امروز صبح، رفتهاید پیادهروی یادش نیست.»(ص۵۷)
«امنیت» از دانشجوی جوانی است که یکی از موضوعات عام ِ امرروز جهان ، حمله مسلحانه و خشونت ، را موضوع داستان خود قرار داده است. مهمترین عنصر این داستان تعلیقی جانکن و شیوۀ روایت آن است در این داستان مهاجم با اسلحه به دبستانی حمله میکند. صدای شلیکهای پیاپی و، صدای پوتینهای او لحظه به لحظه به سالن ورزشِ کودکان نزدیک میشود، و معلم ِ پیرِ ورزش تنها فرصت میکند بچهها را زیر چتر نجاتی مستعمل پنهان کند. در حالی که، وحشتی بزرگتر از اندام کودکان، زیر چتر نجات میتپد. پسرکی از زیر چادر بیرون میآید و مهاجم که زیر نقابش نفس نفس میزند تفنگ را به سوی او نشانه میرود. تشخیص تفنگ و مدال پدر و عینک بخار گرفته برادر بزرگ برای پسرک سخت نیست. برادرش شاگرد دبیرستان همین مدرسه است که ساعتی پیش در خانه با هم صبحانه خوردهاند. دنبال برادرش راه میافتد و جنازههایی را که با شلیک او کشته شده اند میبیند. از سالن ورزش خارج میشوند. معلم ورزش هفده کودک را که از خطر رستهاند رها میکند و برای نجات پسرک در محوطه میدود و با شلیک مرد مسلح کشته میشود. داستان در لحظات هولناکِ حمله مهاجم و به زمان حال نقل میشود و اضطرابی مضاعف را به مخاطب منتقل میکند. راوی دانای کل در ذهن کودکان، پسرک و معلم ورزش چرخ میزند و ناتوانی و وحشت آنها را با ظرافت گزارش میکند. حتی ،به آینده،یعنی دو ماه بعد میرود که مدرسه باز شده و زنِ معلم ورزش در محل کشته شدن همسرش به چمنها چشم دوخته است.
«همسایهها» از نویسندۀ یهودی و کهنهکارِ امریکایی ،آیزاک باشویتس سینگر، به سیاق اغلب داستانهای او فرمی خاطرهای دارد و، قصهپردازی و عریان سازی درون و ذهن اشخاص داستان در الویت داستاننویسی اوست. راویِ داستان ماجرای عشق و رابطه دو همسایه سالمند و تنهایش را نقل میکند که زمانی به شدت از یکدیگر متنفر بودهاند اما پس از مدتی این تنفر راهی به عشق باز کرده بود و راوی در بازگشت از سفر آن دو را در آپارتمانی مشترک یافته بود. دو همسایه در یک مورد اشتراک نظر جدی داشتند ؛ هر دو از توهمِ آسیب و گزند آدم ها به تنهایی پناه جسته بودند، سرانجام از این توهم به یکدیگر پناه میبرند.
«پیش رفتن» از نویسنده امریکایی، دایان کوک، داستان شگفتی است که نشان میدهد چگونه کلیه رفتارها و، حتی خواستههای شخصی انسانها تحت کنترل یک سیستم مکانیکیِ یکسان کننده درمیآید و قدرت هر نوع انتخابی را از انسان سلب میکند. در این داستانِ تخیلی آیندهای هولناک برای بشر تصویر شده است، در آن مردها و زنهای همسر مردهای که قادر به ادارۀ زندگی خود در شهرهای بزرگ نیستند، در دو پناهگاه جداگانه به شکل زندانی نگهداری میشوند تا توسط آدمهای خارج از محیط برای همسری انتخاب و از پناهگاه خارج شوند. داستان به شیوۀ نقلِ یادداشتهای یکی از زنانِ پناهگاه و مخاطب را به فضایی ترسناک میبرد.
«کیک عروسی» از نویسنده چینی تبار کانادایی، مدلین تیین، موضوعی بدیع و تراژیک دارد؛ به مهاجران آوارهای میپردازد که نتوانستهاند جای پایشان را در سرزمین میزبان محکم کنند. به نظر میرسد آنها ادبارشان را نیز با خودشان به سرزمین میزبان منتقل کردهاند. در این داستان کوتاهِ خوشساخت چهار مرد لبنانی، رفقای دوران کودکی و نوجوانی یکدیگر، که دو دهه پیش از جنگ گریختهاند و خود را به کانادا رساندهاند به دعوت یکی از آنها برای خوردن کیک گرد هم آمدهاند. آنها میدانند که برای خوردن کیک عروسی پسر دوستشان دعوت شدهاند. پسر بیستساله دوستشان سه سال پیش در یک درگیری خیابانی، وقتی عازم محل کارش بوده ،تصادفا توسط پلیس کشته شده است. این درحالیست که پسر و نامزدش کیک عروسی را برای شصت مهمان سفارش داده بودند. کیک عروسی سه سال در فریزر نگهداری شده و میزبان میخواهد در غیاب همسرش از شرّ کیک یا، به معنای دقیقتر شیرینیای که یادآور و استعارهای از تلخترین ایام زندگی آنهاست و« اندوهی که دارد آن دو را میکشد»، خلاص شود. یکی از مردها فکر میکند «در سراسر عمرش یک دقیقه هم نبود که جنگ در آن وجود نداشته باشد در نتیجه، صلح توهمی بزرگ بود. و کسانی که در صلح زندگی میکردند، در زویائی بودند که به زودی نابود میشد.»(ص۱۳۴)
محور داستان «پریمیوم هارمونی» از نویسندۀ سرشناس امریکایی، استیون کینگ، به جدال ناتمامِ زندگیِ زن و شوهری امریکایی میپردازد که با سکتۀ ناگهانی زن پایان مییابد. مرکزِ بگو مگوهای آن دو را عمدتا وسواسهای فردی و مشکلات مالی تشکیل میدهد. این داستان فضای داستانهای کارور را به ذهن متبادر میکند و نویسنده با آگاهی از این موضوع آن را به ریموند کارور تقدیم کرده است.
کلام آخر، پس از مرور این حجم از تجارب بشری اگر بپذیریم داستان کوتاه محصول بحرانهای ناپایدار جوامعِ بیثبات بشری است،. به نظر میرسد دوره داستان کوتاه هیچگاه به سر نخواهد رسید مگر آنکه باور کنیم بحرانهای هر دَم فزاینده روزی از زندگی بشر رخت بربندد.// پایان. بهناز علیپور گسکری ۱۴/۷/۹۷