در همه ادیان باستانی سرچشمه حیات و باروری به صورت موجودی ماده یا یک زن به تصویر کشیده می شود. در ایران ایزد بانو اردوی سورا آناهیتا (به معنی آب های نیرومند بی آلایش) این جایگاه را داشته است.
آناهیتا در پهلوی اناهید و در فارسی ناهید خوانده می شود. خود واژه آناهیتا به معنی ناآلوده و پاک است. آناهیتا نیرومند، درخشان، بلندبالا، زیبا، پاک و آزاده توصیف شده. نیروی آناهیتا با تمام آبهایی که بر روی زمین جاری است و به دریای فراخکرت می ریزد برابری می کند. ناهید تاج زرین هشت پره صد ستاره ای بر سر، لباس زرین بر تن و گردن بند زرین بر گردن دارد.
آناهیتا الهه عفت، شرم و پاکی است. او سرچشمه حیات، سرچشمه دریای کیهانی و به طورکلی همه آب های روی زمین و منبع همه باروری ها است. به این ترتیب ایرانیان احترام زیادی برای آناهیتا قائل بوده اند و سپاس گزاری های عمیق و صمیمانه شان را نثار او می کردند.
ایرانیان عقیده داشتند آناهیتا نطفه زن ها و مردها را پاک، رحم ماده ها را تطهیر و شیر مادران را پاک می سازد. آناهیتا ایزدبانوی حامی زنان شریف است تا کودکان فراوان بیاورند. به دختران آزاده ای که هنگام ازدواج به درگاه وی روی می آورند شوهران نیرومند، بلندبالا و شریف می بخشد.
حتی در روایتی آمده ناهید امانت (نطفه = تخمه) زرتشت را به همراه داشته. سی سال پیش از پایان هزارهٔ زرتشت، دختر جوانی در آب شنا می کند و از آن می نوشد و از نطفهٔ زرتشت که در آب بوده آبستن می شود و هوشیدر (اولین موعود از نظر زرتشتیان) به دنیا می آید.
براساس افسانه ها افراد مختلف از جمله شاهان و پهلوانان از آناهیتا درخواست یاری می کردند و برایش قربانی می دادند که این نشانه اهمیت وی نزد ایرانیان بوده.
نخستین کسی که برای آناهیتا قربانی داد، جمشید است. جمشید برای این ایزدبانو در بالای کوه هکر، صد اسب، هزار گاو و ده هزار گوسپند قربانی کرد و از او درخواست کرد پادشاه همهٔ کشورهای بزرگ شود و بر دیوهای پلید و دروغگویان تسلط یابد. فریدون دومین کسی است که مطابق قربانی هایی که جمشید برای این ایزدبانو انجام داده بود، قربانی کرد و از او درخواست کرد این توانایی را به او بدهد تا بر اژی دهاک (ضحاک)، دیو دروغ و ناراستی، پیروز شود.
البته در اساطیر ایرانی، این ایزدبانو به کسانی که در پی ضربه زدن به فر و بزرگی ایران هستند، هر چه قدر هم قربانی و نیایش کنند، یاری نمی رساند. نمونه آنها افراسیاب دیو خوی تورانی است.
اهمیت و ارزش فراوانی که در اساطیر ایرانی به این ایزدبانو داده شده و روی آوردن همهٔ مردم حتی پادشاهان و پهلوانان به درگاه او در مواقع بحرانی، در هنگام درماندگی در مشکلات و به منظور دستیابی به آرزوها و طلب یاری از او را ناشی از تأثیرات دوران مادرسالاری می دانند.
از زمان های قدیم در مراسم پرستش آناهیتا، مجسمه های او هم وجود داشته. درواقع از زمان اردشیر خوش حافظه (اردشیر دوم هخامنشی) به بعد این تندیس ها بخشی از آیین پرستش آناهیتا را تشکیل می داده اند. اردشیر مجسمه هایی از آناهیتا را در شهرهایی مانند بابل، دمشق، همدان، سارد و شوش برپا کرده بود.
پرستش ناهید در آتشکده ها و معابد بزرگی که ایرانیان اغلب بر بلندی ها می ساختند انجام می گرفت. بنا به گفته هرودوت ایرانیان قدیم جز معابد آراسته ای که بر قلهٔ کوه های بلند می ساختند و به اهورامزدا اهدا می کردند معابد دیگری نداشتند. ستایش سایر ایزدان نیز در همین معابد صورت می گرفت.
شاید ساختن معابد بر بالای بلندی ها به این علت بوده که بنا به روایات آناهیتا از بلندی ها فرود می آمد. شاید دلیل دیگر دور نگهداشتن معابد ناهید از دسترس دشمنان بوده. چراکه در زمان های قدیم معابد آناهیتا ثروتمندترین معابد بودند و موقوفات منقول و غیر منقول زیاد داشتند و در نتیجه لازم بوده آنها را در مکان های امنی برپا کنند. چنان که برخی از معابد و پیکره های این ایزدبانو که در شوش، اکباتان، بابل، تخت جمشید، سارد، بلخ و دمشق از سوی اردشیر دوم هخامنشی بنا شده بود مورد تهاجم و غارت سرداران یونانی مانند اسکندر و آنتیوخوس سومقرار گرفت.
با این که کلیهٔ آتشکده ها و معابد ایرانی مورد احترام خاص قرار داشتند ولی آتشکده های خاص ناهید از همه مجلل تر و با عظمت تر بودند. پادشاهان و امیران در تجلیل و تزیین معابد ایزدبانو آناهیتا، که آب و برکت را نصیب دشت های وسیع ایران می کرد تلاش بسیاری می کردند.
در تقویم ایران باستان روز دهم هر ماه، آبان روز نام داشت و نام ایزدبانو آناهیتا بر این روز نهاده شده بود.
از آن جایی که ناهید، مؤنث بود، اغلب کلمهٔ بانو را به اسم او می افزودند و او را ناهید بانو می نامیدند.
با این وصف احترام به آناهیتا مختص به ایرانیان نماند. بر اثر اختلاط و آمیزش فرهنگی ایرانیان با مردم دیگر سرزمین ها مانند یونان، بابل، مصر و ارمنستان، ناهید ایزدبانوی محبوب بسیاری از سرزمین ها شد. اما با گذشت زمان در کنار همسانی، تضاد و اختلافاتی بین آناهیتا و ایزد بانوهای ملل باستانی دیگر مانند ایزد بانوی بابلی (ایشتار) و ایزدبانوی یونانی (آفرودیت) به وجود آمد.
آناهیتا به ویژه در ارمنستان مورد توجه بود و ستایش می شد. در آناطولی هم معابد زیادی برای او برپا شده بود. به گفته استرابون مورخ رومی، در آناطولی از دختران خاندان های اشرافی در خواست می شد پیش از ازدواج، در معبد ناهید به روسپی گری مقدس بپردازند. معلوم نیست این کار در ایران هم انجام می شده یا نه. اما از آن جایی که در همه متون دینی ایران باستان روسپی گری تقبیح شده و همچنین در برخی متون از کاهنه هایی صحبت شده که در خدمت آناهیتا بوده و تعهد پاکدامنی داشته اند این موضوع در ایران بعید به نظر می رسد. در هر صورت آناهیتای ایرانی با الهه های معادل خود در سرزمین های دیگر متفاوت بوده و چنان که گفته شد زاییده اندیشه ایرانی بوده که او را الهه شرم و عفت و پاکی می دانستند. به این ترتیب به عنوان مثال با الهه ایشتار که عشق را می ستاید ولی عشق در آن هیچ تعهدی به ازدواج ندارد متفاوت است.
منابع:
آناهیتا (ناهید) در اساطیر ایران، نویسنده دکتر فریده معتکف، فصلنامه فرهنگی پیمان، شماره ۳۸ – سال دهم – زمستان