لگفتگو با سهیلا سجادی مهدیس توکل ادامه متن
روزی نویسنده ی جوانی بود به نام جویس.. که سبکش پُر تب و تاب بود،.. و همه ی بدبختی های دوستاش نتیجه نثر اوست… که هیچ وقت کیف پول هیچ کس را پر نمی کند… جیمز جویس از نویسندگان محبوب... ادامه متن
پریمرگ شدمش… که ماندم و… رخسار برافروختم… به مرگ !… سخت است !… جدایی ها !… جداشدن از این باغ… نام این کودک درختی که امسال کاشتی بوسه بر دستان... ادامه متن
گدار بر رودخانه ی رگ هاست… چاقو نیست نه… و این گونه از روی ما رد می شوند… آنکه بر پنجه راه می رود… از صدا می ترسد آنکه بالا زده دامن را از ماندگاری شتک ها ماندگار حتی... ادامه متن
چراهیچوقتنگفتم[۱] ادامه متن
و بیشترِ مردمِ عامه آنند که باطلِ ممتنع را دوستتر دارند:چون اخبارِ دیو و پری و غولِ بیابان و کوه و دریا که احمقی هنگامه سازد و گروهی همچنو گردآیند و وی گوید: «در فلان دریا جزیرهای دیدم و ۵... ادامه متن
شخصیت پردازی در کلیدر بخش دوم ادامه متن
آینده همیشه ما را غافلگیر می کند و به گذشته معناهایی می دهد که در خود گذشته از آنها غافل مانده بودیم. زن جوان آمریکایی حالا در یکی از غروب های سال های آخر دهه چهل درخت های حیاط شیب دار را آب... ادامه متن