کارت شناسایی ام
جعلی ست
انباشته از دروغ هایی
که خودم نیستم
همین است که
شهر
کوپه کوپه
کرم پودر می فروشد و
داروخانه ، ارامبخش
تا در خود دروغین ام
آرام باشم
آرام نیستم من
داروخانه های بیشتری نیاز است
و لوازمی
تا خودم را پررنگ تر ، رنگ کنم
گم شدن کارت شناسایی ام
در خروارها کاغذ و پیام های بیهوده
که پیدا خواهد شد کارت شناسایی ات
کارت شناسایی ام
پیدا نخواهد شد
گم شده ام
در ترس های بیهوده
در شهامت های بی سرانجام
برای نگفتن حقیقت
همه ی راه های دروغ را
پله پله
می روم
تا جایی که
واژه ها را به لجن بکشانم
یگانه هویت من
به لجن کشاندن واژه هاست
این کارت شناسایی من است
و همه ی کارت های جعلی
جعلی خواهند ماند.